بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
ادلة القول بالاحتیاط
بحث ما در قول به احتیاط است در مقابل اصولیین که قائل به برائت شدند در شک در تکلیف.
اقسام احتیاط
امر اول در این بحث تشخیص محل بحث است، اصالة الاحتیاط چند مورد دارد:
اول احتیاط فقهی
یک اصالة الاحتیاط داریم که اساسا مسئله فقهی است و مسئله اصولی نیست و آن عبارت است از لزوم احتیاط در دماء و فروج و اموال. این اصالة الاحتیاط یک حکم فقهی است مثل اصالة الطهاره که یک حکم فقهی است و این مورد بحث ما نیست.
دوم احتیاط در اطراف علم اجمالی
مورد دوم اصالة الاحتیاطی است که در اطراف علم اجمالی جاری است. اگر من علم اجمالی دارم که یا دعا عند رؤیة الهلال واجب است یا نماز جمعه واجب است اصالة الاحتیاط اقتضا میکند انجام هر دو را و این اصالة الاحتیاط یک اصل اصولی است و انشاءالله در مبحث اشتغال و شک در مکلف به بحث خواهد شد.
مورد علم اجمالی هم فرق نمیکند که اطراف آن شبهه حکمیه باشد مثل مثالی که زدیم یا اطراف آن شبهه موضوعیه باشد مثل این که علم اجمالی دارم یا کاسه «الف» نجس است یا کاسه «باء»، این جا هم مورد اصالة الاحتیاط است و این اصل اصولی است اما مربوط به قاعده اشتغال است.
سوم احتیاط قبل الفحص
مورد سوم اصالة الاحتیاط جاری در شبهات قبل الفحص است نسبت به شبههای که برای مکلف حاصل میشود. شک میکند در حرمت شرب توتون دو وظیفه دارد به نحو تخییر: یا باید احتیاط کند، اجتناب کند در شک در حرمت، و انجام بدهد در شک در وجوب، یا باید فحص بکند به مقداری که بیان شده که اگر حکم برای آن روشن شد بر طبق آن عمل کند.
و الا رجوع کند به اصل جاری در شبهه حکمیه بعد الفحص که اصل جاری در شبهه حکمیه بعد الفحص چیست؟ دو قول است: یک قول برائت است یک قول هم احتیاط است.
لذا از این جا منتقل میشویم به مورد چهارم که محل بحث خودمان است.
چهارم احتیاط بعد الفحص
بحث ما شبهه بدویه نیست، شبهه مقرون به علم اجمالی هم نیست، فحص کردیم از حرمت شرب توتون و دسترسی به حکم پیدا نکردیم این مورد بحث است که اصولیین قائل بودند به برائت اخباریین قائل هستند به احتیاط.
پس روشن شد که محل بحث در ما شبهه بعد الفحص غیر مقرون به علم اجمالی است.
استدلال به آیات
امر دوم این است که استدلال شده برای لزوم احتیاط در همین شبهه بعد الفحص به کتاب عزیز به آیاتی. عمده به چهار طائفه از آیات استدلال شده برای احتیاط:
طائفه اول
طائفه اولی آیاتی است که دلالت میکند بر نهی قول به غیر علم:[۱]
«لا تقف ما ليس لك به علم»[۲] پیروی نکن، فتوا نده، حکم نکن به آنچه که علم به آن نداری.
در ما نحن فیه شرب توتون حرمت مما لا نعلم به، پس حق نداریم حکم کنیم به جواز ارتکاب وقتی مجوز برای جواز ارتکاب نداشتیم، مؤمّن نداشتیم پس باید احتیاط کنیم و ترک کنیم.
این طائفه اول.
(سؤال: اینها نص هست یا ظهور است؟) همه اینها ظهور است. (اخباریها که ظهور آیه را قبول ندارند چطور استدلال میکنند؟) بعد کم کم درس میخوانند قبول میکنند.
(سؤال: بحث در شبهه تحریمیه است؟) بحث اعم است ولیکن در شبهه وجوبیه چون اجماع قائم است که احتیاط لازم نیست بحث مختص شده به شبهه تحریمیه.ـ
طائفه دوم
طائفه دوم آیاتی است که دلالت میکند بر لزوم احتیاط و اتقاء و تورع در احکام شرعیه. از باب نمونه «إتقوا الله حق تقاته».[۳]
«إتقوا» دال بر وجوب است، اگر کسی بخواهد به این آیه عمل کند، به حق تقوا عمل کند اگر شک در حرمت شرب توتون دارد باید مرتکب نشود چون اگر مرتکب شود ای چه بسا حرام باشد و مخالفت غرض مولا کرده باشد پس تقوا را به نحو کامل رعایت نکرده.
یا «جاهدوا في الله حق جهاده».[۴]
جهاد کنید در حق خدا حق جهاد را. حق جهاد این است که اگر احتمال دادید که باری تعالی راضی به این عمل نیست مرتکب نشوی. پس این آیات هم دلالت میکند بر لزوم احتیاط.
این آیات معلوم نیست خطاب به چه کسی هست، ما که جهاد میکنیم در غیر الله حق جهاده، خودم را میگویم، به خدا که میرسد میگوییم الشریعة سمحة سهلة. این جا این طور است آن جا این طور است.
«فاتقوا الله ما استطعتم».[۵]
آیات متعدد است من باب نمونه ما چند مورد از آن را ذکر میکنیم که مرحوم شیخ انصاری قدس سره اینها را در رسائل ذکر فرموده.[۶] شما شأنتان اجل است ولیکن ما اینها را از باب تذکر میگوییم و الا اینها همه در رسائل هست.
طائفه سوم
طائفه سوم آیاتی است که دلالت میکند بر نهی از القاء در تهلکه. «و لا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة»[۷] به دست خودتان، خودتان را در «تهلکه» میندازید.
اگر کسی شک دارد که شرب توتون حرام هست یا حرام نیست اگر مرتکب بشود و در متن واقع حرام باشد خودش را در «تهلکه» انداخته، خودش را در مخالفت حکم شرعی قرار داده خودش را در ارتکاب مفسده قرار داده.
(سؤال: این در صورتی نیست که فقط علم داشته باشد؟) نه تهلکه یعنی مفسده واقعی. شما اگر شرب توتون بکنید و در واقع مفسده داشته باشد مفسده واقعی سر جای خودش هست و خودت را در مفسده واقعی انداختی شما نمیدانی ولی میافتی. پس بنا بر این القاء در «تهلکه» شده، آیه هم میفرماید کاری کن که در مفسده نیفتی من اگر بخواهم کاری کنم که در مفسده نیفتم جایی هم که احتمال مفسده هست باید اجتناب کنم تا یقین پیدا کنم که در مفسده نیفتادهام.ـ
طائفه چهارم
طائفه چهارم هم این طور است: «فإن تنازعتم في شيء فردوه إلى الله و الرسول»[۸] اگر در یک امری تنازع کردید مثل حکم شرب توتون که آیا حلال است یا حرام هست از پیش خودتان فتوا ندهید بلکه رد کنید به خدا و رسول، مادامی هم که از آنها بیان ندارید باید احتیاط کنید پس این آیات اثبات میکند لزوم احتیاط را در شبهات بعد الفحص.
جواب از استدلال به آیات
مرحوم شیخ انصاری قدس سره یک جوابی کلی از این آیات میفرماید و نسبت به هر آیه هم یک جواب اختصاصی میدهد.
جواب کلی
جواب کلی ایشان این است که [نقض میشود به شبهه موضوعیه و شبهه وجوبیه. اگر فتوا به برائت در شبهه تحریمیه قول به غیر علم است فتوای به وجوب در شبهه وجوبیه هم قول به غیر علم است.[۹]]
جواب اختصاصی طائفه اول
موضوع در همه آیات قریب به این مضمون است که ما لا یعلم حکمه، ما یکون مشکوک حکمه، آن که برای شما معلوم نیست در اینها باید شما به خدا نسبت ندهید. اصولیین میگویند نسلم ما قبول داریم این حرف را ولیکن ادله برائت مثل حدیث رفع اثبات میکند ترخیص را شرعا وقتی اثبات ترخیص شد شرعا دیگر شک در حرمت شرب توتون ندارم به حسب ظاهر. یا حدیث حل میگوید هر چه را که شک در حلیت و حرمت او دارید بگو حلال است وقتی خود شارع میفرماید حلال است پس بنا بر این من هم اگر بگویم حلال است قول به غیر علم نیست.
بنا بر این جواب این است که با توجه به ادله برائت، حکم این موارد مشکوک به حسب ظاهر مشخص و معلوم میشود و در نتیجه مصداق هیچ یک از این آیات شریفه نیست. آیه میفرماید از آنچه که علم ندارید پیروی نکنید ما با وجود حدیث رفع و وجود «كل شيء لك حلال»[۱۰] علم به حلیت داریم پس اگر پیروی بکنیم پیروی غیر علم نیست پیروی از علم است.[۱۱]
(سؤال: حلیت ظاهری است دیگر؟) بله حلیت ظاهری، چون ما مکلف به ظاهر هستیم، واقع که در آن را بستند دعا کنید حضرت ظهور کند تا روشن بشود. تکلیف ماها هم روشن میشود و انشاءالله ختم به خیر میشود. این که میگویند عاقبت به خیری خیلی مهم است دعا کنید برای عاقبت به خیری همینهاست، کسانی بودند که چطور درس خواندند چه تعبدهایی داشتند چه نماز شبهایی داشتند یک تلنگری خوردند اصلا از این رو به آن رو شدند خیلی عاقبت به خیری مهم است. عاقبت به خیری هم به دست نمیآید الا به توسل به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف یک کسی باید حافظ ما باشد خودمان حافظ خودمان نمیتوانیم باشیم محتاج به حافظ هستیم حافظ ولی عصر صلوات الله علیه است، توسل به ولی عصر، خواندن دعای عهد، این زیارت آل یاسین این توسل به امام حسین علیه السلام اهداء ثواب آن برای حضرت حجت اینها سبب میشود حضرت انسان را حفظ کند. یکی هم صدقه بدهید عزیز من الان شما یک نعمتی دارید، دارید درس میخوانید این نعمت است ممکن است از بین برود صدقه میخواهد، شما الان ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را دارید این نعمت است از این نعمت بالاتر نیست، صدقه میخواهد. مگر نمیگویند صدقه برای دفع بلا است ولایت علی بن ابی طالب چقدر بلا دارد چقدر افرادی بودند که ولایت آنها شُل شد، صدقه میخواهد صدقه هم فقط پول دادن نیست، عون الضعیف صدقه.[۱۲] اگر هم مباحثه شما یک مطلبی را متوجه نشده شما همان را برای ایشان بیان کن به نیت صدقه برای امام زمان این میشود دفع بلا. یک کسی میبینید قرائت نماز بلد نیست میشود ضعیف، عون الضعیف صدقه، قرائت نماز او را درست کردید بگو صدقه برای امام زمان میشود دفع بلا لذا لازم نیست حتما آدم پول داشته باشد.ـ
جواب اختصاصی طائفه دوم
طائفه دوم این بود: «اتقوا الله حق تقاته».
نسبت به آیه «فاتقوا الله» محمول ما صیغه إفعل است که ظاهر در وجوب است قبول، ماده تقوا هست، تقوا را باید ببینیم یعنی چه، تقوا بر حسب روایات و همچنین کلمات فقها که متخذ از روایات است معنا شده و تفسیر شده به فعل واجبات و ترک محرمات. فرض این است که نسبت به شرب توتون حرمت آن ثابت نشده تا ترک آن بشود ترک محرم تا بشود مصداق تقوا تا واجب باشد بنا بر این آیه دوم شامل شبهات نمیشود شامل واجبات و محرماتی میشود که ثابت شده وجوب آنها یا حرمت آنها.[۱۳]
(سؤال : حق تقاته) حق تقاة آن هم همین است. این را خیلی دقت کنید خیلی از واجبات هست من خودم را دارم میگویم فکر میکنیم ما به واجبات عمل میکنیم خیلی از واجبات هست عمل نمیکنیم. الان من که این جا نشستم اگر یک قسمت را درست مطالعه نکرده باشم و فعلا یک طوری بپیچانم تا فردا مرتکب حرام شدم. فعل واجبات فقط همان چهار رکعت نماز و صوم نیست ترک محرمات فقط شرب خمر و زنا نیست. من اگر تعییر بکنم بگویم شما درس چه کسی میروید بگویید درس فلانی بگویم بله خبر دارم، بله خبر دارم! یعنی چه؟ آقا یا بگو مرحبا یا هیچ چیزی نگو. بله خبر دارم دارید تعییر میکنید. چنین حق تقاته کار سادهای نیست، بله تقوا کار سادهای نیست، تقوای درست و حسابی ما فکر میکنیم شما را نمیگویم خودم را میگویم فکر میکنم آدم هستم یک خورده باز بکنی میبینیم… شما منزل میروید به خانمت دستور میدهید باید رضایت داشته باشد و الا به چه وجه دارید به او دستور میدهید همچنین وظیفهای ندارد در قبال شما، یک کاری اگر نکند کلی با او اوقات تلخی میکنید، اوقات تلخی حرام است الان به خاطر این که ترک واجبی که نکرده که شما دارید او را مؤاخذه میکنید. خدایی حالا حساب کنید ببینید چقدر ما تقوا داریم همین در خانههایمان تا برسد به بیرون خانه. بگذریم هم هیچ چیزی نگوید آدم بهتر است بله.ـ
جواب اختصاصی طائفه سوم
طائفه سوم «و لا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة». جواب خاص از این آیه این است که آیا مراد از «تهلکه» در آیه شریفه چیست؟ دو احتمال هست: یک احتمال این است که مراد از «تهلکه» عقاب اخروی باشد احتمال دوم این است که مراد از «تهلکه» مفسده دنیوی باشد، یک یک حساب میکنیم.
اگرمراد از «تهلکه» عقاب اخروی باشد مفاد آیه شریفه این است که خودت را در کاری واقع نکن که موجب عقاب اخروی شود قبول، ولیکن من مجتهد که مرتکب شرب توتون میشوم یا فتوا به شرب توتون میدهم مستند به رفع ما لا یعلمون فتوا میدهم مستند به کل شیء لک حلال فتوا میدهم پس قطع دارم به عدم عقاب، احتمال عقاب اصلا نمیدهم حتی اگر ما برائت شرعیه را قبول نکنیم چون قبح عقاب بلابیان را تمام کردیم، قبح عقاب بلابیان اثبات میکند قطع به عدم عقاب را در موردی که بیان واصل نباشد بنا بر این ارتکاب مشتبه القاء در عقاب اخروی نیست.
و اما اگر مراد مفسده و ضرر دنیوی باشد بر این تقدیر آیه شریفه مفید یک حکم مولوی میشود. یکی از محرمات این است که کاری نکنید که به ضرر بیفتید لا تلقوا بایدیکم الی المفسده، الی الضرر، این را هم ما قبول داریم ولیکن تمسک به هر دلیلی فرع بر مفروغیت موضوع دلیل است، فرع بر احراز موضوع دلیل است اگر من احراز کنم که در ارتکاب شرب توتون مفسده است ضرر است «لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» جاری میشود، اما اگر من شک در حرمت دارم در نتیجه شک در مفسده دارم چون روی مسلک عدلیه احکام شرعیه تابع مصالح و مفاسد نفس الامریه است شک در مفسده دارم با شک در مفسده تمسک به دلیل لا تلقوا بایدیکم الی المفسده میشود تمسک به دلیل در شبهه موضوعیه خود دلیل این هم که درست نیست.[۱۴]
(سؤال: احتمال قوی میدهیم که شرب توتون …) احتمال قوی بدهید شما مگر در سائر موارد اگر گفتید اکرم العالم احتمال قوی بدهید که این عالم است اکرام او واجب است؟ قطعا واجب نیست.ـ
جواب اختصاصی طائفه چهارم
اما طائفه چهارم، طائفه چهارم این بود که «فإن تنازعتم في شيء فردوه إلى الله و الرسول» اگر در امری تنازع کردید مثل شرب توتون نمیدانید که حلال است یا حرام است رد کنید آن را به خدا و رسول از آنها مطلب را بپرسید و بدست بیاورید ما هم نسبت به شرب توتون رجوع کردیم به نبوی «رفع عن أمتي تسع»[۱۵] یکی از آنها ما لا یعلمون است، رجوع کردیم به «كل شيء لك حلال»[۱۶] رجوع کردیم به «الناس في سعة ما لم يعلموا»[۱۷] بنا بر فرضی که استدلال به اینها تمام باشد. پس کار ما هم در حکم به جواز ارتکاب بعد از رد به رسول صلی الله علیه و آله و سلم هست.
نتیجه بحث این شد که حق این است که استدلال به آیات شریفه کتاب عزیز برای اثبات احتیاط در شبهه بعد الفحص ناتمام است.
امر سوم در استدلال به سنت هست که انشاءالله جلسه بعد خواهم گفت.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
۱) فمن الكتاب طائفتان: إحداهما: ما دل على النهي عن القول بغير علم؛ فإن الحكم بترخيص الشارع لمحتمل الحرمة قول عليه بغير علم و افتراء؛ حيث إنه لم يؤذن فيه. و لا يرد ذلك على أهل الاحتياط؛ لأنهم لا يحكمون بالحرمة، و إنما يتركون لاحتمال الحرمة، و هذا بخلاف الارتكاب؛ فإنه لا يكون إلا بعد الحكم بالرخصة و العمل على الإباحة. فرائد الأصول ج۲ ص۶۲
۲) الإسراء ۳۶
۳) آل عمران ۱۰۲
۴) الحج ۷۸
۵) التغابن ۱۶
۶) و الاخرى: ما دل بظاهره على لزوم الاحتياط و الاتقاء و التورع، مثل ما ذكره الشهيد رحمه الله في الذكرى في خاتمة قضاء الفوائت للدلالة على مشروعية الاحتياط في قضاء ما فعلت من الصلاة المحتملة للفساد، و هي قوله تعالى: اتقوا الله حق تقاته و جاهدوا في الله حق جهاده. أقول: و نحوهما في الدلالة على وجوب الاحتياط: فاتقوا الله ما استطعتم، و قوله تعالى: و لا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة، و قوله تعالى: فإن تنازعتم في شيء فردوه إلى الله و الرسول. فرائد الأصول ج۲ ص۶۲
۷) البقرة ۱۹۵
۸) النساء ۵۹
۹) مضافا إلى النقض بشبهة الوجوب و الشبهة في الموضوع. فرائد الأصول ج۲ ص۶۳
۱۰) عن أبي عبد الله عليه السلام، قال: الأشياء مطلقة ما لم يرد عليك أمر و نهي، و كل شيء فيه حلال و حرام فهو لك حلال أبدا، ما لم تعرف الحرام منه فتدعه. الأمالي (للطوسي) النص ص ۶۶۹
۱۱) أما عن الآيات الناهية عن القول بغير علم مضافا إلى النقض بشبهة الوجوب و الشبهة في الموضوع: فبأن فعل الشيء المشتبه حكمه اتكالا على قبح العقاب من غير بيان المتفق عليه بين المجتهدين و الأخباريين، ليس من ذلك. فرائد الأصول ج ۲ ص ۶۳
۱۲) و قال علیه السلام عونك للضعيف من أفضل الصدقة. تحف العقول النص ص ۴۱۴
۱۳) و أما عما عدا آية التهلكة فبمنع منافاة الارتكاب للتقوى و المجاهدة، مع أن غايتها الدلالة على الرجحان على ما استشهد به الشهيد رحمه الله. فرائد الأصول ج ۲ ص ۶۳
۱۴) و أمّا عن آية التهلكة: فبأنّ الهلاك بمعنى العقاب معلوم العدم، و بمعنى غيره يكون الشبهة موضوعية لا يجب فيها الاجتناب بالاتّفاق. همان
۱۵) تحف العقول النص ص۵۰
۱۶) الكافي (ط – الإسلامية) ج۶ ص ۳۳۹
۱۷) عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية ج ۱ ص ۴۲۴