به حسب عقیده حقّ و صحیح ائمه علیهم السلام هم حق تشریع دارند و در بعضی موارد هم استفاده کردهاند. مثلا حضرت امیر علیه السلام استفاده کردند.
بله عدم استفاده هم به خاطر ضعف ما بوده و تسهیل و إلا اگر ید ائمه علیهم السلام مبسوط بود معلوم نبود چه میکردند. شما ببینید خودِ امیر المؤمنین علیه السلام در کلّ مدّتی که پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم حیات داشتند هیچ خطبه و کلامی ندارند.
این قصه را نقل کنم خوب است عبد الفتاح عبد المقصود یکی از نویسندههای مصری است که خیلی معروف است، و احتمال تشیع او را هم میدهند کتبی راجع به حضرت امیر علیه السلام نوشته است. این آمده بود ایران مرحوم دکتر مفتح او را آورد قم و وارد بر منزل والدِ ما شد. چون اینها میخواستند جایی وارد شوند که هیچ زاویه و گوشهای نداشته باشد و بهترین جا را منزل والدِ ما تشخیص دادند.
آمدند منزل ما، سرِ ظهر سرِ سفره و نهار مرحوم آقا شیخ مرتضای حائری بودند، عده از بزرگان بودند حتی بعضی مراجع هم از او دیدن کردند چون آدم مهمی بود. سرِ سفره مرحوم شیخ مرتضی رو کرد به عبدالفتاح، گفت تو این قدر که در زندگی حضرت تحقیق کردی چیست سرّ این که حضرت امیر علیه السلام در کلّ زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله هیچ خطابه ای ندارد؟ هیچ بیانی ندارد؟
مجلس کلا سکوت شد و هیچ کس هیچ نگفت.
خود شیخ مرتضی فرمود رعایۀ لأدب الرسول صلی الله علیه و آله. به خاطر رعایت ادب محضر حضرت رسول صلی الله علیه و آله لب باز نکرد.
آن وقت هم شما ببینید بیست و پنج سال لب هم بسته و دست هم بسته بود. «وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا» بیست و پنج سال این طور بوده است. پنج سال حضرت فرصت داشتهاند و در این پنج سال مبتلا به چه مشکلاتی شدند! آن سه تا جنگ و مشکلات دیگر. تمام اینها را در نظر بگیرید. مرحوم شریف کلمات حضرت امیر علیه السلام را به لحاظ ادبیاتش جمع کرده شده است نهج البلاغه.
حالا شما حساب کنید اگر همهاش جمع میشد چه میشد. اگر این لب باز بود چه می کرد!
این است که ائمه علیهم السلام نتوانستهاند استفاده کنند از آنچه که داشتهاند. به خاطر ضغطه و فشاری که بوده است و الا هر کدام از ائمه علیهم السلام که لب باز میکردند چه علومی باز میشد بر بشر.
علی أی حال این است که باید همیشه ذکر کرد کسانی را که درِ خانه علم را بستند.
۱۱.۹.۱۳۹۷