ویرایش محتوا

جلسه ۹۱

جلسه ۹۰

و هو أحد امور: الأوّل: العقل، فیقال: إنّ مقتضاه کون جمیع القیود، قیودا للموضوع مأخوذه فیه، فیکون الحکم ثابتا لأمر واحد یجمعها؛ و ذلک لأنّ کلّ قضیّه و إن کثرت قیودها المأخوذه فیها راجعه فی الحقیقه إلى موضوع واحد و محمول واحد فإذا شک فی ثبوت الحکم الثابت بعد زوال تلک القیود ….

تحریر بحث در معیار تشخیص موضوع استصحاب

معیار اول: میزان بودن عقل

نکته: جریان استصحاب در موارد میزان بودن عقل

اول: شک در وجود رافع

دوم: شک در رافعیت موجود

سوم: شک در مدخلیت زمان اول

چهارم: شک در موضوع خارجی

خلاصه معیار اول در میزان بودن عقل

کیفیت أخذ قیود در قضیه عقلیه

دو مقدمه درباره جریان استصحاب در قضایای عقلیه به لحاظ شکّ در رافع

مقدمه اول

مقدمه دوم

تطبیق معیار اول در تشخیص موضوع: عقل

معیار دوم در تشخیص موضوع: لسان دلیل

نکته در معیار دوم

معیار سوم در تشخیص موضوع: عرف

ثمره معیارهای سه گانه در تشخیص موضوع

تطبیق معیار دوم در تشخیص موضوع: لسان دلیل

تطبیق نکته در معیار دوم

تطبیق معیار سوم در تشخیص موضوع: عرف

امثله مرحوم شیخ (قدس سره) برای معیار سوم

مثال اول:

مثال دوم:

مثال سوم:

مثال چهارم:

مثال پنجم:

مثال ششم:

بررسی اقوال در مطهریّت استحاله

قول اول: نظریه فاضلین (قدس سرهما)

قول دوم: نظریه فخر المحققین (قدس سره)

دیدگاه مرحوم شیخ (قدس سره) در مسئله

تطبیق امثله مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۸۹

و على الثانی فالموضوع: إمّا أن یکون معلوما معیّنا شکّ فی بقائه کما إذا علم أنّ الموضوع لنجاسه الماء هو الماء بوصف التغیّر، و للمطهّریّه هو الماء بوصف الکرّیّه و الإطلاق، ثمّ شکّ فی بقاء تغیّر الماء الأوّل و کرّیّه الماء الثانی أو إطلاقه.

خلاصه مباحث گذشته

دیدگاه مرحوم شیخ(قدس سره) درباره انواع شکّ در حکم

قسم اول: شکّ در حکم بدون شکّ در موضوع

قسم دوم: صور شکّ در حکم ناشی از شکّ در موضوع

سه مثال مرحوم شیخ(قدس سره) برای قسم اول

مثال اول:

مثال دوم:

مثال سوم:

دو مثال مرحوم شیخ(قدس سره) برای قسم دوم

مثال اول:

مثال دوم:

دلایل عدم جریان استصحاب حکم

دلیل اول

دلیل دوم

دلیل سوم

تأمّل مرحوم شیخ(قدس سره) در عدم جریان استصحاب حکم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

نوع دوم از صورت دوم «قلت»

معیار در تشخیص موضوع

کیفیت استصحاب بقاء موضوعیت موضوع برای حکم

کیفیت استصحاب بقاء ذات موضوع برای حکم

خلاصه مباحث گذشته در معیار تشخیص موضوع

احتمال اول:

احتمال دوم

تطبیق نوع دوم از صورت دوم قلت

تطبیق معیار در تشخیص موضوع

جلسه ۸۸

جلسه ۸۷

جلسه ۸۶

ثمّ إنّه لا فرق ـ بناء على جریان الاستصحاب ـ بین تعذّر الجزء بعد تنجّز التکلیف، کما إذا زالت الشمس متمکّنا من جمیع الأجزاء ففقد بعضها، و بین ما إذا فقده قبل الزوال؛ لأنّ المستصحب هو الوجوب النوعیّ المنجّز على تقدیر اجتماع شرائطه، لا الشخصیّ المتوقّف على تحقّق الشرائط فعلا. نعم، هنا أوضح.

خلاصه مباحث گذشته در صور تعذر جزء

تطبیق صور تعذر جزء

خلاصه صور دلیل جزء متعذر

صورت اول:

صورت دوم:

اشکال و جواب مرحوم شیخ (قدس سره)

تخیّل و جواب

اشکال اول

اشکال دوم

صورت اول:

صورت دوم:

۱ـ نظریه مرحوم شیخ (قدس سره):

۲ـ نظریه بعضی از علماء:

جواب مرحوم شیخ (قدس سره):

تطبیق صور دلیل جزء متعذر

تطبیق تخیّل و جواب

دو نکته

فرع فقهی

توجیهاتی درباره فرع فقهی مذکور

توجیه اول:

توجیه دوم:

توجیه سوم:

توجیه چهارم:

تطبیق فرع فقهی

تنبیه دوازدهم: مقدار جریان استصحاب نسبت به حالت سابقه

قول اول

قول دوم

صور چهارگانه در مسئله مذکور

بررسی صور مذکور بر مبنای حجیت استصحاب از باب اخبار

ادله مسئله

۱ـ اجماع

۲ـ مراد از شک در معنای لغوی

۳ـ

تطبیق تنبیه دوازدهم: مقدار جریان استصحاب نسبت به حالت سابقه

جلسه ۸۵

جلسه ۸۴

و قد صدر خلاف ما ذکرنا ـ من أنّ مثل هذا من مورد الاستصحاب، و أنّ هذا لیس من تخصیص العامّ به ـ فی موضعین:

خلاصه مباحث گذشته

نظریه مرحوم شیخ(قدس سره)

نظریه مرحوم محقق ثانی(قدس سره)

ظهور کلام شهید ثانی(قدس سره) بر استصحاب حکم مخصص

دو نکته در نظریه دوم

نکته اول:

نکته دوم:

احتمال اول
احتمال دوم

اشکال مرحوم شیخ(قدس سره) به نظریه دوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

تطبیق نکته اول در نظریه دوم

تطبیق نکته دوم

نظریه مرحوم بحرالعلوم(قدس سره)

اشکال:

توضیح عام و خاص من وجه:

جواب مرحوم بحرالعلوم(قدس سره):

خلاصه اقوال سه گانه مذکور

شش مثال مرحوم بحرالعلوم(قدس سره)

مثال اول:

مثال دوم:

مثال سوم:

مثال چهارم:

مثال پنجم:

مثال ششم:

اشکال مرحوم شیخ(قدس سره) بر نظریه سوم

تطبیق نظریه سوم

تطبیق شش مثال مرحوم بحرالعلوم(قدس سره)

تطبیق اشکال مرحوم شیخ(قدس سره) بر نظریه سوم

نکته اول: بررسی امثله مرحوم بحرالعلوم(قدس سره)

مثال اول:

مثال دوم:

مثال سوم:

بررسی مثال دوم و سوم:

احتمال اول:
احتمال دوم:

تطبیق نکته اول

نکته دوم

جلسه ۸۳

جلسه ۸۲

و دعوى: قیام الدلیل الخاصّ على اعتبار هذا الظنّ؛ بالتقریب الذی ذکره بعض المعاصرین: من أنّ شرائع الأنبیاء السلف و إن کانت لم تثبت على سبیل الاستمرار، لکنّها فی الظاهر لم تکن محدوده بزمن معیّن، بل بمجیء النبیّ اللاحق، و لا ریب أنّها تستصحب ما لم تثبت نبوّه اللاحق، ولو لا ذلک لاختلّ على الامم السابقه نظام شرائعهم؛ من حیث تجویزهم فی کلّ زمان ظهور نبیّ ولو فی الأماکن البعیده، فلا یستقرّ لهم البناء على أحکامهم.

اشکال دوم بر جواب ششم به جریان استصحاب ظنی شریعت سابقه

جواب اشکال دوم

تطبیق اشکال دوم بر جواب ششم به جریان استصحاب ظنی شریعت سابقه

تطبیق جواب اشکال دوم

ادامه جواب به اشکال دوم

اول: قبل از ظهور نبی جدید

دوم: بعد از ظهور نبی جدید

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جواب هفتم

اشکال

جواب

تطبیق جواب هفتم

جواب هشتم

احتمال اول

احتمال دوم

اشکال

جواب

تطبیق جواب هشتم

تطبیق ان قلت و قلت

جواب نهم

دو نکته در روایت امام رضا (علیه السلام)

نکته اول:

نکته دوم:

جواب به نکته دوم

اشکال و جواب

تطبیق جواب نهم

تطبیق دو نکته در روایت امام رضا (علیه السلام)

جلسه ۸۰

خلاصه مباحث گذشته درباره استدلال کتابی به استصحاب نبوت موسی(علیه السلام)

اشکال شخص کتابی:

پاسخ مرحوم شیخ(قدس سره):

تطبیق استدلال کتابی به استصحاب نبوت حضرت موسی(علیه السلام)

جواب دوم

جواب سوم

تطبیق جواب سوم

جواب چهارم

مرحله اول

مرحله دوم

تطبیق جواب چهارم

ادامه مرحله دوم جواب چهارم

تطبیق ادامه مرحله دوم جواب چهارم

خلاصه مباحث گذشته

اشکال اول جواب چهارم

اشکال دوم

تطبیق اشکال اول جواب چهارم

تطبیق اشکال دوم

اشکال سوم

تطبیق اشکال سوم

اشکال چهارم

تطبیق اشکال چهارم

اشکالات مرحوم شیخ(قدس سره) بر جواب میرزای قمی(قدس سره)

۱ـ اشکال اول بر استقراء

تطبیق کلام محقق قمی(قدس سره)

تطبیق اشکال اول بر استقراء

۲ـ اشکال دوم بر استقراء

نکته:

تطبیق اشکال دوم بر استقراء

۳ـ اشکال سوم بر استقراء

تطبیق اشکال سوم بر استقراء

خلاصه مباحث گذشته

اشکالات مرحوم شیخ(قدس سره) بر استقراء

اشکال اول

اشکال دوم

اشکال سوم

تطبیق نعم

اشکال و جواب میرزای قمی(قدس سره)

تطبیق اشکال و جواب میرزای قمی(قدس سره)

اشکالات شیخ(قدس سره) به جواب میرزای قمی(قدس سره)

اشکال اول

تطبیق اشکال اول به جواب میرزای قمی(قدس سره)

اشکال دوم

تطبیق اشکال دوم

مروری بر اشکال میرزای قمی(قدس سره) و جواب آن

اشکال:

توجیه جواب میرزای قمی(قدس سره):

تطبیق اشکال میرزای قمی(قدس سره) و جواب ایشان

جواب پنجم

دلیل اول: اقناعی

دلیل دوم: اسکاتی یا الزامی

دلیل سوم: ارشادی

دلیل چهارم: برهانی

احتمال اول
احتمال دوم
احتمال سوم

تطبیق جواب پنجم

جواب ششم

بررسی اقوال در استصحاب

نظریه اول: نظریه متأخرین

نظریه دوم: نظریه اکثر متقدمین

اشکالات و جواب

اشکال اول

اشکال دوم

تطبیق جواب ششم

تطبیق اشکالات و جواب

جلسه ۷۹

جلسه ۷۸

جلسه ۷۷

ثمّ إنّه یظهر من الأصحاب هنا قولان آخران: أحدهما جریان هذا الأصل فی طرف مجهول التأریخ، و إثبات تأخّره عن معلوم التأریخ بذلک. و هو ظاهر المشهور، و قد صرّح بالعمل به الشیخ و ابن حمزه و المحقّق و العلاّمه و الشهیدان و غیرهم فی بعض الموارد.

بررسی اقوال در مسئله اصل تأخر حادث

۱ـ نظریه مرحوم شیخ (قدس سره)

۲ـ نظریه مشهور اصحاب

اشکال:

جواب اشکال

امثله سه گانه مرحوم شیخ (قدس سره) در مسئله

مثال اول

مثال دوم

مثال سوم

دفاع مرحوم شیخ (قدس سره) از اطلاق مشهور اصحاب

شواهد مرحوم شیخ (قدس سره)

شاهد اول

شاهد دوم

شاهد سوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

۳ـ نظریه صاحب جواهر و کاشف الغطاء (قدس سرهما)

شاهد:

کیفیت استدلال

دیدگاه مرحوم شیخ (قدس سره) در ردّ نظریه سوم

نکته اول:

نکته دوم:

اولاً
دوماً

نکته سوم:

توضیح مسئله در قالب یک مثال

تطبیق نظریه سوم

تطبیق ردّ نظریه سوم

نکته اول

نکته دوم

ردّ دلیل

نکته سوم

بررسی اصالت تقدم حادث یا اصل قهقرایی

تعریف اصالت تقدم حادث یا اصل قهقرایی

تطبیق اصالت تقدم حادث

تبیین مورد استصحاب قهقرا و اصل عدم نقل

جلسه ۷۶

جلسه ۷۵

منها ما إذا استصحب رطوبه النجس من المتلاقیین مع جفاف الآخر، فإنّه لا یبعد الحکم بنجاسته مع أنّ تنجّسه لیس من أحکام ملاقاته للنجس رطبا، بل من أحکام سرایه رطوبه النجاسه إلیه و تأثّره بها، بحیث یوجَد فی الثوب رطوبه متنجّسه.

تحریر بحث در تحقیق مرحوم شیخ (قدس سره) در حجیت اصل مثبت

امثله مرحوم شیخ (قدس سره) برای حجیت اصل مثبت

صور واسطه بین مستصحب و اثر شرعی در اصل مثبت

صورت اول: واسطه خفیه

مثال اول
مثال دوم

صورت دوم: واسطه جلیه

مثال

تطبیق امثله مرحوم شیخ (قدس سره) برای حجیت بعضی از لوازم خفیه

اقوال در حجیت اصل مثبت

صور اصل مثبت از منظر صاحب فصول (قدس سره)

صورت اول:

صورت دوم:

تطبیق اقوال در حجیت اصل مثبت

تنبیه هفتم در حجیت استصحاب

توضیح اصالت تأخر حادث:

صورت اول:

نکته اول
نکته دوم

صورت دوم:

تطبیق تنبیه هفتم

بیان دوم برای اصالت عدم تأخر

معنای اول: مبدأ وجود

معنای دوم: وجود مسبوق به عدم

صورت اول

مثال اول
مثال دوم

صورت دوم

حالت اول
حالت دوم

تطبیق بیان دوم اصالت تأخر حادث

جلسه ۷۴

جلسه ۷۳

و أمّا قوله: «لیس فی أخبار الباب …» الخ. إن أراد بذلک عدم دلاله الأخبار على ترتّب اللوازم الغیر الشرعیّه، فهو مناف لما ذکره من التعارض؛ إذ یبقى حینئذ أصاله عدم اللازم الغیر الشرعیّ سلیما عن المعارض. و إن أراد تتمیم الدلیل الأوّل، بأن یقال: إنّ دلیل الاستصحاب إن کان غیر الأخبار فالأصل یتعارض من الجانبین، و إن کانت الأخبار فلا دلاله فیها.

ادامه بحث در تطبیق کلام صاحب فصول (قدس سره) و رد آن

استصحاب مثبت در صورت حجیت استصحاب از باب ظن

تطبیق ردّ کلام صاحب فصول (قدس سره)

استصحاب مثبت در صورت حجیت استصحاب از باب ظن

وجوه سه گانه عدم حجیت ظن در لوازم غیر شرعی

وجه اول:

وجه دوم:

مواردی که به اصل مثبت عمل شده

تطبیق استصحاب مثبت در صورت حجیت استصحاب از باب ظن

مواردی که به اصل مثبت عمل شده

فرع اول:

احتمالات مرحوم شیخ (قدس سره) در فرع اول

احتمال اول

احتمال دوم

مرحله اول:

مرحله دوم:

مرحله سوم:

مورد اول:

مورد دوم

تطبیق مواردی که به اصل مثبت عمل شده

تطبیق فرع اول

جلسه ۷۲

جلسه ۷۱

جلسه ۷۰

ثمّ إنّ جماعه رتّبوا على إبقاء الشرع السابق استصحاب شرایع سابقه فی مورد الشکّ ـ تبعا لتمهید القواعد ـ ثمرات: منها: إثبات وجوب نیّه الإخلاص فی العباده بقوله تعالى حکایه عن تکلیف أهل الکتاب ـ : ﴿وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلاهَ وَیُؤْتُوا الزَّکاهَ وَذلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ﴾.

مروری بر مباحث گذشته درباره جریان استصحاب در شرایع سابقه

ثمرات مترتب بر جریان یا عدم جریان استصحابِ احکام شرایع سابقه

ثمره اول

تبیین دلالت اصل تعبدیّت واجب به دو تقریب

تقریب اول

تقریب دوم

اشکال و جواب چهارگانه مرحوم شیخ (قدس سره)

جواب اول:

جواب دوم:

جواب سوم:

جواب چهارم:

تطبیق ثمره اول استصحاب شرایع سابقه

ثمره دوم

جواب های مرحوم شیخ (قدس سره) به ثمره دوم

جواب اول:

جواب دوم

جواب سوم

جواب چهارم

جواب پنجم

تطبیق ثمره دوم

جواب ثمره دوم

 

جواب اول از ثمره دوم

جواب دوم

جواب سوم

جواب چهارم

جواب پنجم

ثمره سوم

جواب مرحوم شیخ (قدس سره)

ثمره چهارم

جواب مرحوم شیخ (قدس سره)

ثمره پنجم

جواب مرحوم شیخ (قدس سره):

ثمره ششم

جواب مرحوم شیخ (قدس سره):

تطبیق ثمره سوم و رد آن

تطبیق ثمره چهارم و رد آن

تطبیق ثمره پنجم و رد آن

تطبیق ثمره ششم و رد آن

جلسه ۶۹

جلسه ۶۸

أقول: لا إشکال فی أنّه یعتبر فی الاستصحاب تحقّق المستصحب سابقا، و الشکّ فی ارتفاع ذلک المحقّق، و لا إشکال أیضا فی عدم اعتبار أزید من ذلک. و من المعلوم أنّ تحقّق کلّ شیء بحسبه، فإذا قلنا : العنب یحرم ماؤه إذا غلا أو بسبب الغلیان، فهناک لازم، و ملزوم، و ملازمه.

مروری بر جریان استصحاب در احکام تعلیقی

بعضی از مناقشات در استصحاب تعلیقی و دفع آنها

مناقشه اول

مناقشه دوم

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به مناقشات مذکور

دلیل دوم عدم استصحاب تعلیقی و جواب آن

دلیل سوم عدم استصحاب تعلیقی و جواب آنها

تطبیق ادامه مناقشه و جواب دلیل اول بر عدم استصحاب تعلیقی

تطبیق دلیل دوم و سوم عدم استصحاب تعلیقی و جواب آنها

تطبیق مختار شیخ انصاری (قدس سره)

نکته اول

نکته دوم

تطبیق نکته

تنبیه پنجم درباره استصحاب احکام شرایع سابقه

دیدگاه شیخ (قدس سره) بر جریان استصحاب در شرایع سابقه

اقوال در مسئله

قول اول

قول دوم

دلایل قول دوم

دلیل اول: صاحب فصول (قدس سره):

جواب شیخ (قدس سره):

تطبیق استصحاب أحکام شرائع سابقه

دیدگاه صاحب فصول (قدس سره) در وجه منع از استصحاب شرایع سابق

تطبیق مناقشه در دیدگاه صاحب فصول (قدس سره)

جلسه ۶۷

و ممّا ذکرنا ـ من عدم جریان الاستصحاب فی الحکم العقلیّ ـ یظهر: ما فی تمسّک بعضهم لإجزاء ما فعله الناسی لجزء من العباده أو شرطها، باستصحاب عدم التکلیف الثابت حال النسیان. و ما فی اعتراض بعض المعاصرین[۱] على من خصّ ـ من القدماء و المتأخّرین ـ استصحاب حال العقل باستصحاب العدم، بأنّه لا وجه للتخصیص. فإنّ حکم العقل المستصحب قد یکون وجودیّا تکلیفیّا.

مروری بر نتایج عدم استصحاب حکم عقل

اشکال صاحب فصول (قدس سره) درباره عدم فرق بین استصحاب وجودی و عدمی

جواب اشکال مرحوم صاحب فصول (قدس سره)

شواهدی برای مدعای صاحب فصول (قدس سره) در ضمن چند مثال

اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر امثله صاحب فصول (قدس سره)

اشکال بر مثال اول و دوم و پاسخ آن:

اشکال بر مثال سوم و پاسخ آن:

اشکال بر مثال چهارم و پاسخ آن:

اشکال بر مثال پنجم و پاسخ آن:

تطبیق نتایج عدم استصحاب حکم عقل

نتیجه دوم:

نتیجه سوم:

تنبیه چهارم از تنبیهات استصحاب درباره استصحاب تعلیقی

تطبیق تنبیه چهارم بر جریان استصحاب در احکام تعلیقی

توضیح استصحاب تعلیقی

کلام صاحب المناهل درباره عدم جریان استصحاب تعلیقی

دلیل اول قائلین به عدم استصحاب تعلیقی

جواب دلیل اول قائلین به عدم استصحاب تعلیقی

جلسه ۶۶

فإن قلت: فکیف یستصحب الحکم الشرعیّ مع أنّه کاشف عن حکم عقلیّ مستقلّ؟ فإنّه إذا ثبت حکم العقل بردّ الودیعه، و حکم الشارع طبقه بوجوب الردّ، ثمّ عرض ما یوجب الشکّ ـ مثل الاضطرار و الخوف ـ فیستصحب الحکم مع أنّه کان تابعا للحکم العقلیّ.

ادامه تنبیه سوم و مقامات سه گانه عدم جریان استصحاب در احکام عقلیه

مقام اول: حکم عقلی بودن متیقن سابق

مقام دوم: صور عدم جریان استصحاب در حکم شرعی مستند به حکم عقلی

صورت اول: شکّ از ناحیه امور خارجیه

صورت دوم: شکّ در موضوع حکم عقلی

اشکال بر جریان استصحاب در احکام شرعیه مستند به عقلیه

مثال مرحوم شیخ (قدس سره) برای تبیین مسئله

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکال مذکور

۱ـ نسبت به حکم شرعی ابتدایی غیر مستند به حکم عقل

۲ـ نسبت به حکم شرعی مستند به حکم عقل

۳ـ نسبت به حکم شرعیّ مستند به حکم عقلیِ در موردش

شواهدی بر حکم شارع مقدس به عدم تکلیف

مقام سوم: اجرای استصحاب در مورد شکّ در موضوع حکم عقلی

بررسی جریان استصحاب در موضوع حکم عقلی از جهت احتمال دخل در امور خارجیه

بررسی مسئله بنا بر دو مبنا

۱ـ بر مبنای حجیت استصحاب از باب ظنّ

۲ـ بر مبنای حجیت استصحاب از باب اخبار

دیدگاه صاحب فصول (قدس سره) درباره عدم فرق بین تکلیف وجودی و عدمی

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به صاحب فصول (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

تطبیق صورت دوم: عدم جریان استصحاب در حکم شرعی مستند به حکم عقلی

تطبیق صورت سوم: حکم شرعی مستقل بودنِ متیقن سابق

تطبیق نتایج عدم استصحاب حکم عقل

نتیجه اول:

نتیجه دوم:

جلسه ۶۵

و أمّا ثالثا: فلو سلّم جریان استصحاب العدم حینئذ، لکن لیس استصحاب عدم جعل الشیء رافعا حاکما على هذا الاستصحاب؛ لأنّ الشکّ فی أحدهما لیس مسبّبا عن الشکّ فی الآخر، بل مرجع الشکّ فیهما إلى شیء واحد، و هو: أنّ المجعول فی حقّ المکلّف فی هذه الحاله هو الحدث أو الطهاره. نعم، یستقیم ذلک فیما إذا کان الشکّ فی الموضوع الخارجیّ ـ أعنی وجود المزیل و عدمه ـ لأنّ الشکّ فی کون المکلّف حال الشکّ مجعولا فی حقّه الطهاره أو الحدث مسبّب عن الشکّ فی تحقّق الرافع، إلاّ أنّ الاستصحاب مع هذا العلم الإجمالیّ بجعل أحد الأمرین فی حقّ المکلّف غیر جار.

اشکال سوم شیخ (قدس سره) بر مرحوم نراقی (قدس سره)

تطبیق اشکال سوم شیخ (قدس سره) بر مرحوم نراقی (قدس سره)

تنبیه سوم درباره عدم جریان استصحاب در احکام عقلیه

صور سه گانه عدم جریان استصحاب در احکام عقلیه

صورت اول: حکم عقلی بودن متیقن سابق

وجه اول

وجه دوم

صورت دوم: عدم جریان استصحاب در حکم شرعی مستند به حکم عقلی

تطبیق تنبیه سوم درباره عدم جریان استصحاب در احکام عقلیه

تطبیق صورت اول: حکم عقلی بودن متیقن سابق

جلسه ۶۴

جلسه ۶۳

و ممّا ذکرنا یظهر فساد ما وقع لبعض المعاصرین: من تخیّل جریان استصحاب عدم الأمر الوجودیّ المتیقّن سابقا، و معارضته مع استصحاب وجوده بزعم أنّ المتیقّن وجود ذلک الأمر فی القطعه الاولى من الزمان. و الأصل بقاؤه ـ عند الشکّ ـ على العدم الأزلیّ الذی لم یعلم انقلابه إلى الوجود إلاّ فی القطعه السابقه من الزمان. قال فی تقریب ما ذکره.

کلام فاضل نراقی (قدس سره) در تعارض استصحاب عدم وجودی با وجودی

تطبیق کلام فاضل نراقی (قدس سره) در تعارض استصحاب عدم وجودی با وجودی

تطبیق اشکال به مرحوم نراقی (قدس سره) و جواب ایشان

تطبیق مثال دوم مرحوم نراقی (قدس سره) برای شکّ در مقتضی

تطبیق مثال برای شکّ در رافع

تطبیق اشکالات سه گانه شیخ (قدس سره) به کلام فاضل نراقی (قدس سره)

اشکال اول: أخذ زمان به صورت قید یا ظرف یا مردد بین این دو

احتمال اول

احتمال دوم

بیان دوم برای اشکال اول

تطبیق اشکالات سه گانه شیخ (قدس سره) به کلام فاضل نراقی (قدس سره)

تطبیق اشکال اول: أخذ زمان به صورت قید یا ظرف یا مردد بین این دو

تطبیق احتمال اول

تطبیق احتمال دوم

تطبیق احتمال سوم

تطبیق بیان دوم برای اشکال اول

جلسه ۶۲

جلسه ۶۱

جلسه ۵۹

ثمّ إنّ للفاضل التونیّ کلاما یناسب المقام ـ مؤیّدا لبعض ما ذکرناه ـ و إن لم یخل بعضه عن النظر بل المنع. قال فی ردّ تمسّک المشهور فی نجاسه الجلد المطروح باستصحاب عدم التذکیه.

کلام فاضل تونی (قدس سره) در تأیید مطالب گذشته

اشکال فاضل تونی (قدس سره) بر مشهور

توضیح کلام فاضل تونی (قدس سره) در دو قسمت:

قسمت اول:

قسمت دوم

جواب مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکال اول فاضل تونی (قدس سره)

شواهدی بر غیر مذکّی بودن موضوع نجاست و حرمت أکل

شاهد اول

شاهد دوم

شاهد سوم

شاهد چهارم

شاهد پنجم

تطبیق کلام فاضل تونی (قدس سره) در تأیید مطالب گذشته

تطبیق اشکال اول فاضل تونی (قدس سره) بر مشهور

تطبیق اشکال دوم فاضل تونی (قدس سره) بر مشهور

تطبیق جواب به اشکال اول فاضل تونی (قدس سره)

تطبیق اشکال سوم بر کلام مشهور و جواب آن

ادامه جواب به اشکال اول فاضل تونی (قدس سره)

بررسی نظریه دوم (شارح وافیه) در گوشت و پوست پیدا شده

تطبیق ادامه جواب به اشکال اول فاضل تونی (قدس سره)

تطبیق نظریه دوم در گوشت و پوست پیدا شده

تطبیق دلیل دوم قول مشهور

جلسه ۵۷

و توهم: عدم جریان الأصل فی القدر المشترک، من حیث دورانه بین ما هو مقطوع الانتفاء، و ما هو مشکوک الحدوث، و هو محکوم بالانتفاء بحکم الأصل. مدفوع: بأنه لا یقدح ذلک فی استصحابه بعد فرض الشک فی بقائه و ارتفاعه، إما لعدم استعداده و إما لوجود الرافع.

خلاصه مباحث گذشته

صورت اول:

صورت دوم:

اشکال اول و جواب آن

تطبیق اشکال اول و جواب آن

اشکال دوم و جواب آن

تطبیق اشکال دوم و جواب آن

کلام میرزای قمی (قدس سره) و ردّ آن

دو اشکال بر میرزای قمی (قدس سره)

اشکال اول:

اشکال دوم:

تطبیق کلام محقّق قمّی (قدس سره) و ردّ آن

اشکال اول بر کلام محقق قمی (قدس سره)

اشکال دوم کلام میرزای قمی (قدس سره)

احتمالات پنج گانه در کلام میرزای قمی (قدس سره)

احتمال اول و ردّ آن:

احتمال دوم و ردّ آن:

احتمال سوم و ردّ آن:

احتمال چهارم و ردّ آن:

احتمال پنجم و ردّ آن:

تطبیق اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر کلام محقق قمی (قدس سره)

استصحاب کلی صورت سوم

تطبیق استصحاب کلی صورت سوم

حکم استصحاب کلی قسم سوم

تطبیق حکم استصحاب کلی قسم سوم

بررسی قول دوم و سوم در استصحاب کلی قسم سوم

مثال اول: مثال تقارنی

مثال دوم: مثال تبدلی:

مثال سوم: مثال حدوثی:

نظریه اول:

نظریه دوم:

نظریه سوم: نظریه شیخ انصاری (قدس سره):

اشکال:

جواب:

تطبیق قول دوم و سوم در استصحاب کلی قسم سوم

جلسه ۵۶

قوله ـ فی جواب السؤال ـ: «قلت: فیه تفصیل… إلى آخر الجواب». أقول: إن النجاسه فیما ذکره من الفرض ـ أعنی موضع الغائط ـ مستمره، و ثبت أن التمسح بثلاثه أحجار مزیل لها، و شک أن التمسح بالحجر الواحد ذی الجهات مزیل أیضا أم لا؟

اشکالی بر حجیت استصحاب در شکّ در رافع از منظر محقق خوانساری (قدس سره)

پاسخ اشکال مذکور

دیدگاه مرحوم شیخ (قدس سره) بر لزوم احتیاط در مسئله

شواهدی از آیات و روایات بر جریان قاعده احتیاط

دلالت اجماع منقول بر جریان قاعده احتیاط

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

تنبیهات استصحاب

تنبیه اول: استصحاب کلی

اقسام استصحاب کلی

استصحاب کلی قسم اول

استصحاب کلی قسم دوم

استصحاب کلی قسم سوم

کیفیت جریان استصحاب کلی قسم اول به همراه مثال

کیفیت جریان استصحاب کلی قسم دوم با ذکر مثال

تبیین نکاتی اساسی توسط مرحوم شیخ (قدس سره)

نکته اول:

نکته دوم:

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

تطبیق جواز استصحاب کلّی و فرد در قسم اوّل:

تطبیق جواز استصحاب کلّی در قسم دوم بدون فرد:

جلسه ۵۵

جلسه ۵۴

بقی الکلام فی توجیه ما ذکره: من أن الأمر فی الحکم التخییری أظهر، و لعل الوجه فیه: أن الحکم بالتخییر فی زمان الشک فی وجود الغایه مطابق لأصاله الإباحه الثابته بالعقل و النقل، کما أن الحکم بالبقاء فی الحکم الاقتضائی کان مطابقا لأصاله الاحتیاط الثابته فی المقام بالعقل و النقل.

جریان استصحاب در حکم اقتضایی و تخییری از منظر محقق خوانساری (قدس سره)

توجیه مرحوم میرزای قمی (قدس سره) درباره جریان استصحاب در حکم تخییری

اشکالات سه گانه شیخ (قدس سره) بر میرزای قمی (قدس سره)

اشکال اول به عدم وجوب اعتقاد با شکّ در موضوع

اشکال دوم به عدم جواز اعتقاد با شکّ در موضوع

اشکال سوم به معقول نبودن وجوب اعتقاد با شکّ در موضوع

توجیه کلام میرزای قمی (قدس سره) به اختلاف نسخه کتاب مشارق الشموس

طعن صاحب فصول (قدس سره) بر محقق (قدس سره) و دفاع شیخ (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

توجیه محقق قمی (قدس سره) در الحاق حکم تخییری به اقتضایی

اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر توجیه محقق قمی (قدس سره)

اشکال شارح وافعیه (قدس سره) بر محقق خوانساری (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جواب مرحوم شیخ (قدس سره) از اشکال مذکور و دفاع از محقق (قدس سره)

موارد اختلاف مورد استصحاب از منظر مشهور با مرحوم خوانساری (قدس سره)

مورد اول

مورد دوم

مورد سوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۵۳

أقول: لقد أجاد فیما أفاد، و جاء بما فوق المراد، إلا أن فی کلامه مواقع للتأمل، فلنذکر مواقعه و نشیر إلى وجهه، فنقول: قوله.

مروری بر مدعا و ادله محقق خوانساری (قدس سره) درباره حجیت استصحاب

کلام محقق خوانساری (قدس سره) در جریان استصحاب در امور جزئی و خارجی

اشکال مرحوم شیخ بر محقق خوانساری (قدس سرهما)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

اشکال بر حجیت استحصحاب به معنای «ثبوت شیء فی زمان» و پاسخ آن

اشکال به جریان قاعده اشتغال برای اثبات حکم از منظر محقق خوانساری (قدس سره)

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکال مذکور

تبیین موارد جریان قاعده اشتغال در مسئله

تبیین استصحاب عدم خروج از عهده تکلیف سابق

تبیین استصحاب عدم حدوث تکلیف در مسئله و اشکال بر آن

صور جریان استصحاب در تکالیف نهی ای

صورت اول: حرمت فعل در جمیع وقت

صورت دوم: حرمت مجموع فعل در مجموع وقت

صورت سوم: حرمت ایجاد مطلق طبیعت در مجموع وقت

تفاوت صورت سوم با صور اول و دوم

دیدگاه مرحوم شیخ (قدس سره) در مسئله

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

بررسی جریان قاعده اشتغال در حکم تخییری

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۵۲

فإن قلت: هب أنه لیس داخلا تحت الاستصحاب المذکور، لکن نقول: قد ثبت بالإجماع وجوب شئ على المتغوط فی الواقع، و هو مردد بین أن یکون المسح بثلاثه أحجار أو الأعم منه و من المسح بجهات حجر واحد، فما لم یأت بالأول لم یحصل الیقین بالامتثال و الخروج عن العهده.

تحریر بحث در کلام محقق خوانساری (قدس سره) درباره حجیت استصحاب

بیان اشکالاتی درباره حجیت استصحاب در مورد شکّ در رافع

اشکال اول و پاسخ آن

اشکال دوم و پاسخ آن

اشکال سوم

پاسخ اشکال سوم

موارد لزوم احتیاط از منظر محقق سبزواری (قدس سره)

مورد اول

مورد دوم

مورد سوم

حجیت استصحاب فقط در مورد شکّ در رافع و رافعیت موجود از منظر محقق (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

بی فایده بودن دلالت خبر واحد بر حجیت استصحاب

اشکال اول: عدم جریان استصحاب در امور خارجیه در صورت دلالت اخبار بر آن

اشکال دوم: اختصاص استصحاب به احکام شرعیه در دو حالت

حالت اول

حالت دوم

جریان استصحاب در حالت اول بخلاف حالت دوم

اشکال و جوابی بر جریان استصحاب در حالت اول

تبیین عدم جریان استصحاب در حالت دوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

فرق های حالت اول و حالت دوم در حجیت استصحاب به خبر واحد

فرق اول

فرق دوم

فرق سوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۵۱

جلسه ۵۰

و ثانیا: أن رفع الید عن أحکام الیقین عند الشک فی بقائه و ارتفاعه لا یعقل إلا أن یکون مسببا عن نفس الشک، لأن التوقف فی الزمان اللاحق عن الحکم السابق أو العمل بالأصول المخالفه له لا یکون إلا لأجل الشک، غایه الأمر.

تفصیل محقق خوانساری (قدس سره) درباره حجیت استصحاب در شکّ در رافع

دلایل محقق خوانساری (قدس سره) برای تفصیل مذکور

دلیل اول:

دلیل دوم:

اشکالات سه گانه مرحوم شیخ بر مرحوم خوانساری (قدس سرهما)

اشکال اول و دو جواب برای آن

اشکال دوم

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

اشکال سوم

اشکال شیخ (قدس سره) به مخالفت قول محقق (قدس سره) با اجماع مرکّب و بسیط

اشکال صاحب فصول (قدس سره) بر محقق (قدس سره) و ردّ آن

تبیین اشکال جَدلی بر محقق سبزواری (قدس سره)

تأمل مرحوم شیخ (قدس سره) در اشکال جدَلی مذکور

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

بررسی قول یازدهم در حجیت استصحاب

استدلال محقق خوانساری (قدس سره) به استصحاب در مسح به ثلاثه احجار

دلایل مرحوم خوانساری (قدس سره) برای استنجاء با ثلاثه احجار

دلیل اول: روایات ثلاثه احجار

دلیل دوم: استصحاب نجاست

اشکال: دلالت روایات مغیره و موثقه یعقوب بر عدم قید ثلاثه احجار در استنجاء

پاسخ: ضعف سندی روایات مذکور و تعارض آنها با روایات ثلاثه احجار

اشکال بر مطلق و مقید بودن دو طایفه از روایات مذکور و پاسخ آن

اشکال بر رجوع به اصاله البرائه در تعارض دو طایفه مذکور و پاسخ آن

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۴۹

جلسه ۴۸

ثم إن نسبه القول المذکور إلى المحقق (قدس سره) مبنی على أن مراده من دلیل الحکم فی کلامه ـ بقرینه تمثیله بعقد النکاح فی المثال المذکور ـ هو المقتضی، و على أن یکون حکم الشک فی وجود الرافع حکم الشک فی رافعیه الشئ، إما لدلاله دلیله المذکور على ذلک، و إما لعدم القول بالإثبات فی الشک فی الرافعیه و الإنکار فی الشک فی وجود الرافع.

تحریر بحث در نسبت تفصیل نهم به مرحوم محقق (قدس سره)

تقسیمات قول نهم در حجیت استصحاب بلحاظ شکّ در رافع

کیفیت نسبت قول نهم به مرحوم محقق (قدس سره)

وجوه شمول دلیل مرحوم محقق (قدس سره) بر مورد شکّ در وجود رافع

وجه اول:

تشابه شکّ در رافع و رافعیت موجود بالنسبه به دلیل با مسئله عام و خاص

مسئله اول:

مسئله دوم:

تفاوت شکّ در رافع با مسئله عام و خاص از منظر شیخ (قدس سره)

توضیح شیخ (قدس سره) درباره عدم قیاس شکّ در رافع با مسئله عام و خاص

وجه دوم:

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

استدلال بر عدم فصل بین حجیت استصحاب در شکّ در رافع با رافعیت موجود

تبیین قول به حجیت استصحاب در احکام شرعیه و عدم آن در امور خارجیه

تقویت قول به فصل توسط مرحوم شیخ (قدس سره)

استظهار کلام محقق (قدس سره) در اختصاص استصحاب به دلالت مقتضی بر تأبید حکم

قول حق از منظر مرحوم شیخ (قدس سره)

اشکال صاحب فصول (قدس سره) بر کلام مرحوم محقق (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۴۷

جلسه ۴۵

جلسه ۴۴

جلسه ۴۳

قوله و کذا الکلام فى الشرط و المانع الخ لم اعرف المراد من الحاق الشرط و المانع بالسبب، فان شیئا من الاقسام المذکوره فى السبب لا یجرى فى المانع و ان جرى کلها او بعضها فى المانع ان لوحظ کونه سببا للعدم.

تحریر کلام فاضل تونی(قدس سره) در الحاق شرط و مانع به سبب

اشکال بر کلام فاضل تونی(قدس سره) در الحاق شرط و مانع به سبب

دفاع مرحوم حاجی رحمه الله از الحاق شرط و مانع به سبب

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

اقسام نسبت حکم به اجزاء زمان بلحاظ کیفیت سبب

قسم اول:

قسم دوم:

قسم سوم:

قسم چهارم:

جریان استصحاب در اقسام مذکور بلحاظ شک بعد از شرط

طرح اشکالاتی در امثله مذکور

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

تبیین مدعای سلبی و ایجابی مرحوم فاضل تونی(قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

اشکال مرحوم شیخ(قدس سره) به جریان استصحاب در سبب و شرط و مانع

اشکال بر جریان استصحاب در احکام تکلیفیه مسبّب از احکام وضعیه

جواب مرحوم شیخ(قدس سره) به اشکال مذکور

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

جواب تفصیلی مرحوم شیخ(قدس سره) به جریان استصحاب در احکام تکلیفیه

جلسه ۴۲

جلسه ۴۱

جلسه ۴۰

جلسه ۳۹

أقول: لو فرض نفسه حاکما بحکم تکلیفی و وضعی بالنسبه إلى عبده لوجد من نفسه صدق ما ذکرنا، فإنه إذا قال لعبده: «أکرم زیدا إن جاءک»، فهل یجد المولى من نفسه أنه أنشأ إنشاءین و جعل أمرین: أحدهما: وجوب إکرام زید عند مجیئه، و الآخر: کون مجیئه سببا لوجوب إکرامه؟

تحریر بحث در قابل جعل بودن احکام وضعیه مثل احکام تکلیفیه

دیدگاه مشهور و شیخ (قدس سره) درباره انتزاعی بودن احکام وضعیه

استدلال مرحوم شیخ (قدس سره) و نقد ایشان بر شارح وافیه

تمسک شیخ (قدس سره) به وجدان بر عدم تباین بین وضع و تکلیف

اشکال دوم مرحوم شیخ (قدس سره) درباره عدم استتباع وضعی از تکلیفی

اشکال سوم شیخ (قدس سره) بر معقول نبودن استتباع وضعی از تکلیفی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

قابل جعل نبودن سببیت برای لوازم ماهیت

انتزاعی بودن سببیت و امر وجودی نبودن آن

بررسی حکم صحت و فساد بلحاظ جعل

عدم جعل شرعی برای صحت و فساد در عبادات

مبانی مختلف درباره جعل صحت و فساد در معاملات

رابطه حکم صحت و فساد در معاملات با توجه به آثار اعتباری یا واقعی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۳۸

و فی کلامه أنظار یتوقف بیانها على ذکر کل فقره هی مورد للنظر، ثم توضیح النظر فیه بما یخطر فی الذهن القاصر، فنقول: قوله أولا: «و المضایقه بمنع أن الخطاب الوضعی داخل فی الحکم الشرعی، لا یضر فیما نحن بصدده».

تحریر بحث در جریان استصحاب در احکام تکلیفیه و وضعیه

عدم جریان استصحاب در احکام وضعیه از منظر فاضل تونی (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

بررسی کلام فاضل تونی (قدس سره) در احکام وضعیه

تبیین مقدماتی برای روشن شدن جعل در احکام وضعیه

مقدمه اول: وجود خارجی و ذهنی

مقدمه دوم: امور انتزاعیه و عقلائیه و وهمیه

مقدمه سوم: اقسام جعل

مقدمه چهارم: تفاوت بین حکم تکلیفی و وضعی

بررسی جعل استقلالی برای احکام وضعی همانند احکام تکلیفی

عدم جعل استقلالی و بالتبع برای احکام وضعیه از منظر شیخ (قدس سره)

دیدگاه مشهور درباره مرجع خطاب وضعیه به خطاب تکلیفی

نکته: انتزاع حکم وضعی از حکم تکلیفیِ منجز و غیر منجز

دیدگاه شارح وافیه (قدس سره) بر بطلان انتزاع حکم وضعی از حکم تکلیفی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۳۷

و ثانیا: بالحل، بأن اتحاد القضیه المتیقنه و المشکوکه ـ الذی یتوقف صدق البناء على الیقین و نقضه بالشک علیه ـ أمر راجع إلى العرف، لأنه المحکم فی باب الألفاظ. و من المعلوم أن الخیار أو الشفعه إذا ثبت فی الزمان الأول و شک فی ثبوتهما فی الزمان الثانی، یصدق عرفا أن القضیه المتیقنه فی الزمان الأول بعینها مشکوکه فی الزمان الثانی.

جواب حلّی شیخ به استدلال مرحوم استرآبادی (قدس سرهما)

کفایت صدق عرفی در وحدت موضوع استصحاب

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

عدم فرق بین بقای موضوع با وحدت قضیه متیقنه و مشکوک در استصحاب

استدلال دوم استرآبادی (قدس سره) به تعارض اخبار استصحاب با اخبار توقف

جواب اول مرحوم شیخ (قدس سره) به استدلال مذکور

جواب دوم مرحوم شیخ (قدس سره) به استدلال مذکور

جواب سوم مرحوم شیخ (قدس سره) به استدلال مذکور

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

تحریر بحث در حجت بودن قول ششم

عدم حجیت استصحاب در امور خارجیه و احکام کلیه

دلیل عدم حجیت استصحاب در امور خارجیه و احکام کلی و ردّ آن

تحریر بحث در تفصیل قول هفتم

دیدگاه شیخ (قدس سره) درباره تفصیل بین احکام تکلیفیه و وضعیه

تفاوت استصحاب سببیت و شرطیت با استصحاب وجود سبب و شرط

عدم حجیت استصحاب با وجود دلیل لفظی

دلیل بر جریان استصحاب در اقسام احکام تکلیفیه و وضعیه

توهم و دفع آن توسط مرحوم شیخ (قدس سره)

بررسی جریان استصحاب در احکام وضعیه

جریان استصحاب در متعلقات احکام وضعیه

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۳۵

جلسه ۳۴

جلسه ۳۳

جلسه ۳۲

جلسه ۳۱

جلسه ۲۱

فی اصول الکافی[۱] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى یُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

استجابت دعا با صلوات

۶ ـ استدلال به مکاتبه قاسانی[۲] بر حجیت استصحاب مطلقا

تمام بودن استدلال به روایت بر حجیت استصحاب

تطبیق حدیث

تقریب استدلال

عدم دلالت روایات مذکور بر حجیت استصحاب

دلالت روایات مذکور بر حجیت استصحاب از جهت تجابر و تعاضد

دلالت برخی از روایات بر استصحاب در موارد خاصه

تطبیق عبارت

تطبیق تأیید مختار شیخ (قدس سره) به اخبار خاصّه

١ ـ روایه عبد الله بن سنان

تقریب استدلال

٢ ـ موثّقه عمّار

مقامات چهارگانه بحث در موثقه عمار

مقام اول:
مقام دوم:
مقام سوم:
مقام چهارم:

چند مقدمه برای مقام اول در روایت

مقدمه اول: تعریف حکم ظاهری و واقعی

مقدمه دوم: غایت در حکم واقعی

مقدمه سوم: غایت ذاتیه برای حکم ظاهری

مقدمه چهارم: طهارت واقعیه و ظاهریه

مقدمه پنجم: تفاوت طهارت مستمره با استمرار الطهاره

مقدمه ششم: فرق استصحاب طهارت با قاعده طهارت

تبیین احتمالاتی برای ظهور در روایت

۱ـ احتمال اول

۲ـ احتمال دوم:

نتیجه دو احتمال

بررسی غایت «حتی تعلم أنه قذر» بنا بر دو احتمال مذکور

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۲۰

و منها: ما عن الخصال بسنده عن محمّد بن مسلم عن أبی عبد الله علیه ‌السلام، قال: «قال أمیر المؤمنین صلوات الله و سلامه علیه: من کان على یقین فشکّ فلیمض على یقینه؛ فإنّ الشکّ لا ینقض الیقین». و فی روایه اخرى عنه علیه ‌السلام: «من کان على یقین فأصابه شکّ فلیمض على یقینه؛ فإنّ الیقین لا یدفع بالشکّ و عدّها المجلسی ـ فی البحار ـ فی سلک الأخبار التی یستفاد منها القواعد الکلّیه. أقول: لا یخفی … .

۵ ـ استدلال به روایت خصال بر حجیت استصحاب مطلقا

تقریب استدلال به روایت خصال

مناقشه مرحوم شیخ (قدس سره) در استدلال مذکور

تبیین مقدماتی برای وضوح مطلب

مقدمه اول

مقدمه دوم

۱ـ قاعده مقتضی و مانع
۲ـ قاعده استصحاب
۳ـ قاعده یقین یا شک ساری

مدعای شیخ (قدس سره) بر وجود صراحت و ظهور و مؤید در روایت

۱ـ وجه صراحت

۲ـ وجه ظهور

۳ـ وجه تعیین

إمکان دفع مناقشه مذکور توسط مرحوم شیخ (قدس سره)

تطبیق مناقشه در استدلال به روایت

احتمال اول: دلالت این روایت بر حجیت قاعده یقین

مؤید حمل روایت بر قاعده یقین

بیان یک نکته

احتمال دوم: دلالت روایت بر قاعده استصحاب

جلسه ۱۹

و أمّا احتمال کون المراد من عدم نقض الیقین بالشکّ عدم جواز البناء على وقوع المشکوک بمجرّد الشکّ ـ کما هو مقتضى الاستصحاب ـ فیکون مفاده: عدم جواز الاقتصار على الرکعه المردّده بین الثالثه و الرابعه، و قوله: «لا یدخل الشکّ فی الیقین» یراد به: أنّ الرکعه المشکوک فیها المبنیّ على عدم وقوعها لا یضمّها إلى الیقین ـ أعنی القدر المتیقّن من الصلاه ـ بل یأتی بها مستقلّه على ما هو مذهب الخاصّه.

بیان احتمال سوم در استدلال به صحیحه سوم زراره

خلاصه اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر صحیحه سوم زراره

تقریب استدلال مرحوم صاحب فصول (قدس سره)

اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر استدلال صاحب فصول (قدس سره)

وجه بعید بودن استدلال صاحب فصول (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) به خلاف ظاهر بودن احتمال مذکور

احتمال اول:

احتمال دوم:

احتمال سوم:

احتمال چهارم:

روایت چهارم: استدلال به موثّقه إسحاق بن عمّار بر حجیت استصحاب

اشکال مرحوم شیخ (قدس سره) بر موثقه اسحاق بن عمار

احتمالات موجود در موثقه عمار

احتمال اول

احتمال دوم

وجه قوّت استدلال به موثقه عمار

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

تطبیق وجه قوت:

اشکال بر وجه قوّت مذکور

روایت پنجم: استدلال به روایت خصال بر حجیت استصحاب

تقریب استدلال به روایت خصال بر حجیت استصحاب

مناقشه مرحوم شیخ (قدس سره) در استدلال به این روایت

مقدمه اول

مقدمه دوم

مقدمه سوم

جلسه ۱۸

و منها: صحیحه ثالثه لزراره: «و إذا لم یدر فی ثلاث هو أو فی أربع و قد أحرز الثلاث، قام فأضاف إلیها اخرى، و لا شیء علیه. و لا ینقض الیقین بالشکّ، و لا یدخل الشکّ فی الیقین، و لا یخلط أحدهما بالآخر، و لکنّه ینقض الشکّ بالیقین، و یتمّ على الیقین، فیبنی علیه، و لا یعتدّ بالشکّ فی حال من الحالات.

بررسی صحیحه سوم زراره در حجیت استصحاب مطلقا

بررسی سندی صحیحه سوم زراره

بررسی دلالی صحیحه سوم زراره

تقریب استدلال به صحیحه سوم بر حجیت استصحاب

بررسی احتمالات موجود در صحیحه سوم زراره

احتمال اول: تأمّل در استدلال به این صحیحه

اشکال اول

اشکال دوم

اقامه چهار شاهد درباره دلالت مدلول روایت بر قاعده یقین

شاهد اول

شاهد دوم

شاهد سوم

شاهد چهارم

موانع ظهور روایت بر حجیت استصحاب

مانع اول: لزوم حمل روایت بر تقیه

مانع دوم: امتناع صدر روایت از حمل کردن بر تقیه

مانع سوم: تفکیک در حکم بین مورد روایت و قاعده مورد استشهاد

مانع چهارم: خلاف فهم علماء بودن احتمال اول

مانع پنجم: معارضه صدر و ذیل روایت

تطبیق صحیحه سوم زراره و احتمالات موجود در آن

تطبیق احتمال اول: تأمّل در استدلال به این صحیحه

اشکال اول:

اشکال دوم:

اشکال سوم:

تطبیق احتمال دوم

احتمال دوم: مراد از «الیقین» در صحیحه سوم زراره

تطبیق مراد از «البناء على الیقین» در أخبار

صارف اول:

صارف دوم:

صارف سوم:

صارف چهارم:

صارف پنجم:

احتمال سوم: کلام صاحب فصول (قدس سره)

جلسه ۱۷

و أمّا فقه الحدیث، فبیانه: أنّ مورد الاستدلال یحتمل وجهین: أحدهما: أن یکون مورد السؤال فیه أن رأى بعد الصلاه نجاسه یعلم أنّها هی التی خفیت علیه قبل الصلاه.

تحریر بحث در فقه الحدیث و مورد استدلال صحیحه دوم زراره

بیان دو احتمال در سؤال سوم زراره

احتمال اول

احتمال دوم

اشکال اول شیخ (قدس سره) بر احتمال اول از سؤال سوم زراره

جواب اول شریف العلماء از اشکال اول شیخ (قدس سرهما)

دو اشکال مرحوم شیخ بر جواب اول شریف العلماء (قدس سرهما)

اشکال اول

اشکال دوم

جواب دوم شریف العلماء به اشکال اول مرحوم شیخ (قدس سرهما)

دفع جواب دوم شریف العلماء توسط مرحوم شیخ (قدس سرهما)

اشکال دوم شیخ (قدس سره) بر احتمال اول از سؤال سوم زراره

تطبیق بیان دو احتمال در سؤال سوم زراره

تطبیق اشکال اول شیخ (قدس سره) بر احتمال اول

تطبیق جواب اول شریف العلماء از اشکال اول شیخ (قدس سرهما)

تطبیق جواب مرحوم شیخ از جواب اول شریف العلماء (قدس سرهما)

تطبیق جواب دوم شریف العلماء به اشکال اول مرحوم شیخ (قدس سرهما)

تطبیق دفع جواب دوم شریف العلماء توسط مرحوم شیخ (قدس سرهما)

تطبیق اشکال دوم شیخ (قدس سره) بر احتمال اول از سؤال سوم زراره

تطبیق جواب سید صدر از اشکال دوم مرحوم شیخ (قدس سرهما)

تطبیق احتمال دوم در سؤال سوم زراره

تطبیق حُسن احتمال دوم

تطبیق دومین دلیل بر حجیت استصحاب در سؤال ششم زراره

جلسه ۱۶

و ربما یورد على إراده العموم من الیقین: أنّ النفی الوارد على العموم لا یدلّ على السلب الکلّی. و فیه: أنّ العموم مستفاد من الجنس فی حیّز النفی؛ فالعموم بملاحظه النفی کما فی «لا رجل فی الدار»، لا فی حیّزه کما فی «لم آخذ کلّ الدراهم»، و لو کان اللام لاستغراق الأفراد کان الظاهر ـ بقرینه المقام و التعلیل و قوله: «أبدا» ـ هو إراده عموم النفی، لا نفی العموم.

تحریر بحث در دلالت صحیحه زراره بر حجیت استصحاب

اشکال مجلسی (قدس سره) بر اراده عموم از یقین در صحیحه اول زراره

توضیح دو اصطلاح سلب العموم و عموم السلب

جواب اول مرحوم شیخ (قدس سره) از اشکال مذکور

جواب دوم مرحوم شیخ (قدس سره) از اشکال مذکور

دلالت قرینه مقام بر عموم السلب

دلالت قرینه مقتضای عمومیت تعلیل بر عموم السلب

دلالت قرینه «أبداً» بر عموم السلب

تطبیق اشکال مرحوم مجلسی (قدس سره)

تطبیق جواب مرحوم شیخ (قدس سره)

جواب اول:

جواب دوم:

اشکالات دیگر به صحیحه اول زراره و پاسخ آن

اشکال دوم و پاسخ آن

اشکال سوم و پاسخ آن

اشکال چهارم و پاسخ آن

٢ ـ صحیحه دوم زراره بر حجیت استصحاب

بررسی سندی صحیحه دوم زراره

بررسی دلالی صحیحه دوم زراره

تطبیق صحیحه دوم زراره

نحوه استدلال به صحیحه دوم زراره

تطبیق نحوه استدلال به صحیحه دوم زراره

فقه الحدیث و مورد استدلال

تبیین سؤالات شش گانه در صحیحه دوم زراره

سؤال اول

سؤال دوم

سؤال سوم

سؤال چهارم

سؤال پنجم

سؤال ششم

بیان دو احتمال در سؤال سوم زراره

احتمال اول

احتمال دوم

جلسه ۱۵

الثالث الأخبار المستفیضه منها: صحیحه زراره ـ و لا یضرّها الإضمار ـ «قال: قلت له: الرجل ینام و هو على وضوء، أ توجب الخفقه و الخفقتان علیه الوضوء؟ قال: یا زراره، قد تنام العین و لا ینام القلب و الاذن، فإذا نامت العین و الاذن فقد وجب الوضوء. قلت: فإن حرّک إلى جنبه شیء، و هو لا یعلم؟ قال: لا، حتّى یستیقن أنّه قد نام، حتّى یجیء من ذلک أمر بیّن، و إلاّ فإنّه على یقین من وضوئه، و لا ینقض الیقین أبدا بالشکّ، و لکن ینقضه بیقین آخر».

وجه سوم (برای حجیت استصحاب در شک در رافع): أخبار مستفیض

١ ـ صحیحه اول زراره:

بررسی سندی صحیحه اول زراره

بررسی دلالی صحیحه اول زراره

تبیین سه احتمال در فقره اول روایت

فرق بین سؤال دوم و سوم در روایت

تحلیل دلالی فقره دوم در روایت

تقریر استدلال به فقره سوم روایت

دلایل مرحوم شیخ (قدس سره) در مسئله

معنی روایت براساس تقریر مذکور

دلالت لام در «الیقین» بر جنس

اشکالاتی بر استفاده حجیت استصحاب بطور مطلق از روایت

اشکال اول

اشکال دوم

اشکال سوم

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکالات مذکور

جواب اول نسبت به اشکال اول

جواب اشکال سوم

تطبیق عبارت درباره صحیحه اوّل زراره

تطبیق تقریر استدلال

تطبیق معنى روایت

تطبیق دلالت لام در «الیقین» بر جنس

جلسه ۱۳

الثانی: من حیث إنّ الشکّ بالمعنى الأعمّ الذی هو المأخوذ فی تعریف الاستصحاب: قد یکون مع تساوی الطرفین، و قد یکون مع رجحان البقاء، أو الارتفاع. و لا إشکال فی دخول الأوّلین فی محلّ النزاع، و أمّا الثالث فقد یتراءى من بعض کلماتهم عدم وقوع الخلاف فیه.

تقسیم دوم استصحاب به اعتبار شک

تقسیم شکّ در بقاء به تساوی طرفین یا رجحان بقاء و ارتفاع

تبیین محلّ خلاف فی صور مذکور

تطبیق عبارت درباره تقسیم دوم استصحاب به اعتبار شک

تطبیق عبارت در تبیین محلّ خلاف فی صور مذکور

تقسیم سوم استصحاب به اعتبار شک

منشأ شک در مستصحب بلحاظ شک در مقتضی یا شک در رافع

اقسام شک در رافع

تطبیق عبارت در تقسیم سوم استصحاب به اعتبار شک

تطبیق عبارت در اقسام شک در رافع

تطبیق عبارت درباره محل خلاف در اقسام مذکور

اقوال یازده گانه در حجیت استصحاب

۱ـ حجیت استصحاب مطلقا

۲ـ قول سید مرتضی (قدس سره)

۳ـ قول شریف العلماء (قدس سره)

۴ـ قول محقق سبزواری (قدس سره)

۵ـ قول اخباریین

۶ـ قول محقق خوانساری (قدس سره)

۷ـ قول فاضل تونی (قدس سره)

۸ـ قول غزّالی

۹ـ قول محقق و مرحوم شیخ (قدس سرهما)

۱۰ـ قول محقق سبزواری (قدس سره)

۱۱ـ قول محقق خوانساری (قدس سره)

دیدگاه مرحوم شیخ (قدس سره) نسبت به یازده قول مذکور

جلسه ۱۲

الثالث: أنّ دلیل المستصحب: إمّا أن یدلّ على استمرار الحکم إلى حصول رافع أو غایه وإمّا أن لا یدلّ. و قد فصّل بین هذین القسمین المحقّق فی المعارج، و المحقّق الخوانساری فی شرح الدروس، فأنکرا الحجّیه فی الثانی و اعترفا بها فی الأوّل، مطلقا کما یظهر من المعارج،[۱] أو بشرط کون الشکّ فی وجود الغایه کما یأتی من شارح الدروس.

تقسیم سوم برای استصحاب به اعتبار دلیلِ دال بر مسصحب

اقوال درباره دلالت یا عدم دلالت دلیل مستصحب بر استمرار

نظریه مرحوم محقق (قدس سره) در معارج

نظریه مرحوم فاضل جواد (قدس سره)

نظریه مرحوم شیخ انصاری (قدس سره)

چند نمونه از کلمات قدماء

مورد اول: کلام سید مرتضی (قدس سره)

مورد دوم: استدلالات مثبتین

مورد سوم: استدلالات نافین

اشکال صاحب معالم (قدس سره) بر تفصیل مرحوم محقق (قدس سره)

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکال مذکور

تطبیق عبارت درباره دلالت یا عدم دلالت دلیل مستصحب بر استمرار

نظریه اول: نظریه فاضل جواد (قدس سره)

نظریه دوم: نظریه شیخ انصاری (قدس سره)

تفصیل مرحوم محقق (قدس سره) در استصحاب

تقسیم استصحاب به اعتبار شک أخذ شده

حالات شک در بقای حالت سابقه

۱ـ به لحاظ شک در امر خارجی

۲ـ به لحاظ شک در حکم شرعی کلی

کلام محدّث استرابادی (قدس سره) در الفوائد المدنیه

تطبیق عبارت بلحاظ شک در امر خارجی

تطبیق عبارت به لحاظ شک در حکم شرعی

تطبیق دخول هر دو قسم در محل نزاع

تطبیق عبارت اختصاص نزاع به شبهه حکمیه از منظر اخباریین

تطبیق کلام محدّث استرابادی (قدس سره) در الفوائد المدنیه

تطبیق کلام مرحوم استرآبادی (قدس سره) در الفوائد المکیه

جلسه ۱۱

جلسه ۱۰

فإن قلت: على القول بکون الأحکام الشرعیّه تابعه للأحکام العقلیّه، فما هو مناط الحکم و موضوعه فی الحکم العقلیّ بقبح هذا الصدق فهو المناط و الموضوع فی حکم الشرع بحرمته؛ إذ المفروض بقاعده التطابق، أنّ موضوع الحرمه و مناطها هو بعینه موضوع القبح و مناطه.

بررسی جریان استصحاب در احکام شرعیه مستفاد از حکم عقلی

نکته اول: تقسیم حکم شرعی به ابتدایی و مستفاد از حکم عقل

نکته دوم: عدم جریان استصحاب در احکام عقلیه

نکته سوم: بیان مناط در حکم عقلی

نکته چهارم: تقسیم شک به شک در حکم و موضوع

نکته پنجم: برگشت شک در حکم به شک در موضوع در قضایای عقلی

نکته ششم: اعتبار وحدت متیقّنه و مشکوکه در استصحاب

عدم جریان استصحاب در احکام شرعیه مستفاد از حکم عقلی

اشکال به عدم جریان استصحاب در احکام شرعیه مستفاد از حکم عقلی

جواب اشکال به تفاوت قضایای شرعیه با عقلیه

اشکال: تطابق احکام عقلیه با احکام شرعیه از منظر عدلیه

پاسخ مرحوم شیخ (قدس سره) به اشکال مذکور

مقدماتی درباره وجود شک در حکم شرعی بخلاف حکم عقلی

مقدمه اول: تقسیم قضایای شرعیه به موضوع، حکم و مناط

مقدمه دوم: تقسیم قضایای عقلیه به موضوع و حکم

مقدمه سوم: تطابق احکام شرعیه با احکام عقلیه

اثبات جریان استصحاب در حکم شرعی مستفاد از حکم عقل

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

عدم جریان استصحاب در باب ظن

تبصره

تطبیق عدم جریان استصحاب در حکم شرعی مستند به حکم عقل

عدم جریان استصحاب در حکم شرعی (وجودی و عدمی) مستند به عقل

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

عدم استناد استصحاب حال عقل به قضیه عقلیه

جلسه ۹

و أما استدلالهم علی إثبات الاستصحاب باستغناء الباقی عن المؤثر الظاهر الاختصاص بالوجودیّ، فمع أنّه معارضٌ باختصاص بعض أدلّتهم الآتی بالعدمی بأنّه یقتضی أن یکون النزاعُ مختصّاً بالشکّ من حیث المقتضی لا من حیث الرافع.

تبیین بحث درباره تقدیم قاعده فراغ بر استصحاب

تحریر محل بحث درباره جریان استصحاب در امور وجودی

دلیل سوم علماء بر جریان استصحاب در امور وجودی

جواب اول و دوم مرحوم شیخ (قدس سره) به دلیل سوم

تبیین مثالی برای عدم حجیت استصحاب در امور وجودی

جواب سوم مرحوم شیخ (قدس سره) به دلیل سوم

جواب چهارم مرحوم شیخ (قدس سره) به دلیل سوم

جواب پنجم مرحوم شیخ (قدس سره)

دلیل چهارم علماء بر جریان استصحاب در امور وجودی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

شواهدی بر جریان استصحاب در امور وجودی و عدمی

شاهد اول: کلام وحید بهبهانی (قدس سره)

شاهد دوم: تقسیم اقوال فقهاء در استصحاب

شاهد سوم: تقدیم أدله منکرین بر أدله مثبتین

شاهد چهارم: کلام صاحب مدارک (قدس سره)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

برهان مرحوم شیخ (قدس سره) بر عدم خروج عدمیات از محل نزاع

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

شاهد پنجم: نزاع علما در احتیاج نافی به دلیل یا عدم دلیل

ظاهر جماعتی به خروج بعضی از عدمیات از محل نزاع

جلسه ۸

السادس فی تقسیم الاستصحاب إلى أقسام؛ لیعرف أنّ الخلاف فی مسأله الاستصحاب فی کلّها أو فی بعضها.

امر ششم در تقسیمات استصحاب

تقسیمات استصحاب به اعتبار مستصحب

نزاع در حجیت استصحاب بلحاظ امر وجودی یا عدمی

چهار دلیل بر حجیت استصحاب در امور عدمی

دلیل اول: اجماع

دلیل دوم: سیره علماء و عقلاء

دلیل سوم: اصل عدم تخصیص

دلیل چهارم: جریان استصحاب در امر وجودی

تبیین جریان علت مبقیه و محدثه در امور وجودی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

تقسیم استصحاب به اعتبار مستصحب

تعریف برائت اصلیه و أصاله النفی

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

دو مقدمه برای ردّ دلیل اول

مقدمه اول: حجیت اجماع کاشف از قول معصوم

مقدمه دوم: حجیت اجماع در احکام شرعیه

مناقشه در دلیل اجماع

مناقشه در دلیل سیره عقلائیه

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

اشکال اول بر استدلال اختصاص استصحاب به وجودیات

جواب نقضی به اشکال

جواب حلّی به اشکال

اشکال دوم بر استدلال مذکور و پاسخ آن

تطبیق عبارت مرحوم شیخ(قدس سره)

جلسه ۷

الخامس: أنّ المستفاد من تعریفنا السابق[۱] ـ الظاهر فی استناد الحکم بالبقاء إلى مجرّد الوجود السابق ـ أنّ الاستصحاب یتقوّم بأمرین.

تحریر محل بحث در مقوّمات استصحاب

بررسی خصوصیات یقین سابق در استصحاب

نکته اول درباره مسبوق بودن متیقّن در استصحاب

نکته دوم درباره تفاوت استصحاب با قاعده یقین

وجه تسمیه قاعده یقین

نکته سوم درباره یقین وجدانی و تعبدی در استصحاب

نکته چهارم درباره فعلی بودن یقین

بررسی خصوصیات شک لاحق در استصحاب

نکته اول درباره لزوم لاحق بودن شک در استصحاب

نکته دوم درباره استصحاب قهقرائی

نقش قاعده یقین در استصحاب قهقرائی

موارد ابتلای استصحاب قهقهرائی

نکته سوم درباره فعلی بودن شک در استصحاب

تبیین شک و یقین فعلی و تقدیری نسبت به حدث

تبیین شک و یقین فعلی و تقدیری نسبت به طهارت

ثمره شک و یقین فعلی یا تقدیری در مسئله فقهیه

فرع دیگری بر مسأله

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

شرط اول استصحاب

شرط دوم استصحاب

شرط سوم استصحاب

مثال شک تقدیری

بیان استصحاب بعد از نماز

جلسه ۶

الرابع: أنّ المناط فی اعتبار الاستصحاب على القول بکونه من باب التعبّد الظاهری، هو مجرّد عدم العلم بزوال الحاله السابقه.

تحریر محل بحث در حجیت استصحاب از باب حجیت ظنّ و ظواهر

تبیین مقدمه ای برای اثبات حجیت استصحاب از باب ظن

تقسیم ظن به شخصی و نوعی

تفاسیر مختلف برای ظن نوعی

تبیین دو مبنای اساسی در حجیت استصحاب

اقوال در حجیت استصحاب از باب افاده ظنّ

قول اول: حجیت استصحاب از باب افاده ظنّ شخصی

قول دوم: حجیت استصحاب از باب افاده ظنّ نوعی

دو قول دیگر در حجیت استصحاب از باب افاده ظن شخصی

معیار حجیت استصحاب از باب اخبار

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

کلام شیخ بهائی (قدس سره) در حجیت استصحاب از باب افاده ظن شخصی

کلام مرحوم خوانساری (قدس سره) در حجیت استصحاب از باب افاده ظن شخصی

استظهار حجیت استصحاب از باب ظن شخصی در کلام شهید (قدس‌سره)

دو نتیجه مستفاد از کلام شهید

وجه تأمّل مرحوم شیخ (قدس سره)

امر پنجم: تقوّم استصحاب به دو امر یقین به حدوث و شک در بقاء

جلسه ۵

جلسه ۴

الثالث: أنّ مسأله الاستصحاب على القول بکونه من الأحکام العقلیّه مسأله اصولیّه یبحث فیها عن کون الشیء دلیلا على الحکم الشرعیّ، نظیر حجّیه القیاس و الاستقراء.

امر سوم: درباره مسئله اصولیه یا فقهیه بودن استصحاب

تبیین مقدماتی برای روشن شدن عبارات مرحوم شیخ (قدس سره)

مقدمه اول: جریان استصحاب در شبهات موضوعیه و حکمیه

مقدمه دوم: حجیت استصحاب براساس سه مبنا

مقدمه سوم: تعریف علم اصول و موضوع آن

تعریف اول

تعریف دوم

تفاوت تعریف اول با تعریف دوم

تعریف سوم

مقدمه چهارم: حقیقت علم و مسائل علم

مقدمه پنجم: مبادی تصوریّه و مبادی تصدیقیّه

حجیت استصحاب در شبهات حکمیه طبق تعریف اول

حجیت استصحاب در شبهات حکمیه طبق تعریف دوم

حجیّت استصحاب در شبهات حکمیه بنا بر تعریف سوم

نکاتی از مرحوم شیخ درباره تعریف میرزای قمی (قدس سرهما)

نکته اول

نکته دوم

نتیجه مباحث در تعریف استصحاب

حجیت استصحاب از باب اخبار

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

مسئله اصولی بودن استصحاب بلحاظ حکم عقلی

بیان اشکالی در مسائل فرعیه بودن استصحاب

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره

جلسه ۳

جلسه ۲

و الى ما ذکرنا یرجع تعریفه فى الزبده بانه «اثبات الحکم فى الزمان الثانى تعویلا على ثبوته فى الزمن الاول» بل نسبه شارح الدروس الى القوم.

تحریر بحث در تعاریف استصحاب

۱ـ تعریف مشهور

جهات محسّن بودن تعریف استصحاب به «إبقاء ما کان»

جهت اول: بقاء حکم «لوجود العلّه»

جهت دوم: بقاء حکم «لوجود الدلیل»

جهت سوم: شمول علل أربع در این تعریف

۲ـ تعریف شیخ بهایی (قدس سره)

۳ـ تعریف صاحب قوانین (قدس سره)

فهم تعریف صاحب قوانین (قدس سره)

مناقشه در تعریف صاحب قوانین (قدس سره)

توجیه تعریف قوانین (قدس سره)

تطبیق عبارت در تعریف شیخ بهایی (قدس سره)

تطبیق عبارت در تعریف صاحب قوانین (قدس سره)

توجیه تعریف صاحب قوانین (قدس سره)

نظرات و مبانی مختلف در استصحاب

نظریه قدماء بر اماره بودن استصحاب

نظریه متأخرین بر اصول عملیه بودن استصحاب

صحت تعریف مذکور بنا بر اماره بودن استصحاب

عدم تمامیت توجیه مذکور

نظریه مرحوم شیخ انصاری (قدس سره) در استصحاب

تبیین حکم عقلی بودن استصحاب

تبیین اماره بودن استصحاب

تبیین اصول عملیه بودن استصحاب

تبیین سیره عقلاء بودن استصحاب

توجیه تعریف قوانین در عبارت مرحوم شیخ (قدس سرهما)

۴ـ تعریف عضدی (شارح مختصر)

تشقیق مرحوم شیخ (قدس سره) در تعریف مذکور

استظهار تعریف استصحاب از کلام شارح وافیه (قدس سره)

تفاوت تعریف شارح مختصر با شارح وافیه (قدس سرهما)

تطبیق عبارت مرحوم شیخ (قدس سره)

جلسه ۱

فهرست مطالب

فهرست مطالب

   

   

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین

ثمّ إنّه لا فرق ـ بناء على جریان الاستصحاب ـ بین تعذّر الجزء بعد تنجّز التکلیف، کما إذا زالت الشمس متمکّنا من جمیع الأجزاء ففقد بعضها، و بین ما إذا فقده قبل الزوال؛ لأنّ المستصحب هو الوجوب النوعیّ المنجّز على تقدیر اجتماع شرائطه، لا الشخصیّ المتوقّف على تحقّق الشرائط فعلا. نعم، هنا أوضح.

خلاصه مباحث گذشته در صور تعذر جزء

بحث ما درباره این بود که آیا اگر جزئی متعذر شد، جای استصحاب بقاء وجوب است تا سایر اجزاء واجب شود یا خیر؟ مرحوم شیخ (قدس سره) فرمودند: این استصحاب ظاهرش درست نیست، چون مقتضی برای جریان استصحاب ندارد، بخاطر اینکه متیقن مقطوع الارتفاع است و مشکوک هم مشکوک الحدوث است رأساً.

بعد به سه وجه، این استصحاب را درست کردند: ۱ـ یکی استصحاب کلی وجوب مشترک بین وجوب نفسی و وجوب غیری. ۲ـ استصحاب وجوب شخصیِ نفسیِ متعلق به نماز که فقد جزء و وجود جزء از حالات آن باشد. ۳ـ استصحاب شخصِ وجوبِ نفسیای که نمیدانیم چگونه متعلق شد و به این سه وجه، کار را تمام کرد.

حالا مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: اگر ما قائل به استصحاب شدیم فرقی نیست که بعد از تحقق شرطِ وجوب بخواهیم استصحاب کنیم یا قبل از آن استصحاب کنیم، چون در اینجا ممکن است یک شبهه پیش بیاید و آن شبهه عبارت از این است که اگر شرط وجوب محقق شده، مثل اینکه فرموده: «إذا زالت الشمس فصلّ»، تا شرط محقق شد نماز یازده جزئی به گردن من آمد، یک جزئش متعذر شد، میتوانم آنچه که به گردن من آمد و آنچه که ثابت شد را استصحاب کنم به یکی از سه وجه. اما اگر قبل از تحقق شرط وجوب باشد و قبل از زوال شمس باشد، من نمیتوانم بگویم وجوبی به گردن من آمد حالا نمیدانم با تعذر این جزء، باقی است یا باقی نیست، استصحاب کنم.

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: این اشکال وارد نیست؛ چه ما متعذر جزء شویم بعد از تنجّز تکلیف و چه متعذّر از جزء شویم قبل از تنجز تکلیف، در هر صورت استصحاب جاری است، چرا؟ بخاطر اینکه مناط اجرای استصحاب، وحدت قضیه متیقنه و مشکوکه بود و در هر دو صورت، ما وحدت قضیه متیقنه و مشکوکه را داریم، پس استصحاب جاری است.

البته با یک فرق، و آن فرق عبارت از این است که در صورتی که تکلیف منجز بشود، ما اینجا استصحاب میکنیم وجوب فعلیِ منجز شخصی را. اما در صورت عدم تنجز تکلیف و عدم تحقق شرط وجوب، مستصحب ما وجوبِ نوعیِ تعلیقی است؛ یعنی میگوییم: اگر زوال شمس میشد، نماز یازده جزئی به گردن من ثابت بود، آنگاه اگر یک جزئش متعذر میشد استصحاب میکردم، الآن ولو که زوال نمیشود، میگویم: و لیکن اگر زوال میشد و یک جزء متعذر میشد جای استصحاب بود الآن هم استصحاب میکنم. پس بنا بر جریان، فرقی بین این دو صورت نیست.

دقتی که در اینجا باید بشود عبارت از این است که مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: بعد از تنجّز تکلیف استصحاب میشود وجوب منجز شخصی و قبل از تنجز تکلیف استصحاب میشود وجوب غیر منجز نوعی. این عبارت باید روشن شود. منظور از این نوعی و شخصی، کلی و شخصی نیست که در بالا گفتیم تا بگویید پس بنا بر اینکه حکم فعلی منجز شده باشد مرحوم شیخ (قدس سره) استصحاب شخصی را بگویند، یعنی دو توجیه دوم و سوم را قبول دارند و توجیه اول را قبول ندارند، نه! این مراد نیست. کما اینکه آنجایی که فرمودند استصحاب میکنیم حکمِ نوعی معلق و تعلیقی را، مرادشان استصحاب کلی نیست که فقط توجیه اول درست شود پس توجیه دوم و سوم درست نباشد، این قطعاً مراد نیست. بلکه هر سه توجیه را میخواهیم بگوییم میآید. ما اگر قائل به جریان استصحاب شدیم، به یکی از سه توجیه، هر سه توجیه میآید؛ چه قبل از تنجز تکلیف و چه بعد از تنجز تکلیف.

نهایت بعد از تنجز تکلیف چون تکلیف موجود شده، وجود مساوق با تشخص است، تکلیف متشخص میشود و از این جهت به آن شخصی میگوییم. منجز هم میگوییم، فعلی هم میگوییم، چون شرطش محقق شده و منجز هم میگوییم، چون علم به آن پیدا کردیم. از این جهت به آن میگوییم وجوب شخصی. اگرچه اگر ما بخواهیم جامع بین وجوب غیری و نفسی را استصحاب کنیم، وجوب وجوب کلی است اما وجوب کلیای است که موجود شده در ضمن یکی از این افراد، یعنی تشخص گرفته است.

اما قبل از تحقق شرط میگوییم: وجوب ما وجوب غیر فعلی است و غیر منجز است، چون شرطش منجز نشده است پس فعلیت ندارد. وقتی که فعلیت نداشت، تنجز ندارد و نوعی هم هست، چرا؟ بخاطر اینکه هنوز وجوب محقق نشده تا تشخص پیدا بکند. پس در مرحله نوعیّت باقی است. چگونه انسان که نوع است تا وجود پیدا نکند و فرد نشود متشخص نمیشود و به وجود خارجی متشخص میشود، اینجا هم وجوب چون هنوز محقق نشده و زوال نشده، متشخص نشده است؛ لذا این شخصی و نوعی مشخص باشد که مراد چیست.

تطبیق صور تعذر جزء

ثمّ إنّه لا فرق ـ بناء على جریان الاستصحاب ـ بین تعذّر الجزء بعد تنجّز التکلیف، کما إذا زالت وسط آسمان رسید الشمس متمکّنا من جمیع الأجزاء ففقد بعضها اجزاء، و بین ما إذا فقده مکلف، بعض را قبل الزوال. علت «لا فرق»: لأنّ المستصحب هو الوجوب النوعیّ المنجّز على تقدیر اجتماع شرائطه وجوب. یعنی وجوب تعلیقی را ما استصحاب میکنیم و میگوییم: آن وجوبی را که اگر زوال شمس میشد با اجتماع شرایط بر من منجز بود، الآن که یک جزئش متعذر شده نمیدانم اگر زوال شمس بشود باز هم وجوبی به گردن من هست یا نیست؟ استصحاب میکنم، مثل استصحابی که در حکم تعلیقی داشتیم. لا الشخصیّ فعلی المتوقّف على تحقّق الشرائط فعلا نقدا. نه اینکه استصحاب کنیم وجوب شخصیای را که متوقف بر تحقق شرایط است، چون این فقط بعد از زوال است که متحقق میشود. نعم، هنا وجوب فعلی شخصی أوضح؛ استصحاب حکم منجز، روشنتر است تا استصحاب حکم تعلیقی؛ لذا دیدید که عدهای نسبت به استصحاب حکم تعلیقی منکر شدند، اگرچه نسبت به استصحاب حکم تنجیزی قائل بودند.

خلاصه صور دلیل جزء متعذر

تا اینجا خلاصه مطالب در بحث تعذر جزء این شد که دو صورت داشت:

صورت اول:

جزء بودن جزء، با دلیل اجتهادی ثابت شده است؛ مثلاً اجماع قائم شده که سوره جزء است.

صورت دوم:

جزء بودن جزء با قاعده اشتغال ثابت شده است؛ مثلاً شک دارم سوره جزء نماز است یا خیر و این اقل و اکثر است که تمسک به قاعده اشتغال میشود. اگر گفته شود استصحاب جاری نیست، در هیچکدام از این دو صورت استصحاب جاری نیست.

اشکال و جواب مرحوم شیخ (قدس سره)

اما در دومی استصحاب جاری میشود، چون همان دلیلی که در باب اقل و اکثر دلالت بر جزئیت سوره داشت، همان دلیل در بحث تعذریت جزء میگوید بقیه اجزاء را انجام بدهد و آن دلیل، استصحاب تکلیف بود. مرحوم شیخ (قدس سره) میفرماید: در باب اقل و اکثر چیزی که دلالت بر جزئیت جزء میکرد، قاعده اشتغال بود و آن در باب مکلفبه است و اگر استصحاب جاری شود، اصل مثبت میشود!

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: اگر ما قائل به عدم جریان استصحاب شویم هنگام تعذر بعضی از اجزاء، فرق نمیکند آن جزئی که نسبت به آن تعذر پیدا شده، آن جزء وجوبش به دلیل اجتهادی ثابت شده باشد یا وجوبش به دلیل فقاهی؛ یعنی اصول درست شده باشد. پس اگر خبر ثقه قائم شود که سوره جزء است و بعد من متعذر شدم، کسانی که میگویند استصحاب جاری نیست میگویند اینجا استصحاب جاری نیست، بخاطر همان دلیلی که داشتند که متیقن قطعاً از بین رفته، این هم رأساً مشکوک الحدوث است و چه اینکه آن جزئی که ثابت شده قبلاً و الآن بر من متعذر شده وجوبش به اصول باشد، مثل دوران امر بین اقل و اکثر ارتباطی بوده، قائل به احتیاط شده بودند.

شک داشتند که سوره در نماز واجب است یا نه، قائل شدند به احتیاط در دوران امر بین اقل و اکثر ارتباطی و گفتند سوره جزء نماز است، اما به وجوب احتیاطی. حالا این وجوب متعذر شد. کسی که میگوید استصحاب جاری نیست، الآن هم میگوید که استصحاب جاری نیست، چرا؟ بخاطر اینکه سرّ اینکه این افراد قائل به عدم جریان استصحاب بودند این بود که مشکوک وجوبِ نفسی است و متیقن وجوبِ غیری است، چون گفتند: آنچه که شما یقین دارید وجوب ده جزء را، وجوب غیری است و آنچه که میخواهید الآن ثابت کنید در این ده جزء، وجوب نفسی است. وجوب غیری قطعاً زائل شده است و وجوب نفسی هم شک در اصل حدوثش داریم. این فرق نمیکند که وجوب غیری آن اجزاء باقیمانده، یک جزء دیگرش به دلیل اجتهادی ثابت شده باشد یا آن جزء دیگرش به دلیل فقاهی ثابت شده باشد. در صورتی که بنا به احتیاط بگوییم نماز ده جزء دارد، وجوب هر ده جزء وجوب نفسی میشود و وجوب نُه جزئش وجوب غیری میشود. آنچه را که یقین داشتم وجوب نُه جزء بود که غیری بود و مسلّماً زائل شده است و این که میخواهم ثابت کنم برای این نُه جزء الآن، وجوب نفسی است و شکّ در اصل حدوث دارم.

پس چون مناط عدم جریان در هر دو است، لذا فرقی نیست بین اینکه این جزء ثابت بشود وجوبش به دلیل اجتهادی یا به دلیل فقاهی.

تخیّل و جواب

مرحوم شیخ (قدس سره) سپس میفرمایند: و ربما یتخیّل: بعضی تخیل کردند که اینجا وحدت محفوظ است، اگر مثبِت وجوب جزئیت، اصل باشد. اگر دلیل اجتهادی باشد، گفتند که در اینجا جاری نیست، چرا؟ چون دلیل اجتهادی از دست ما گرفته شد. فرض این است که دلیل اجتهادیِ ما اثبات وجوب نکرد، چه جزء باشد و چه جزء نباشد و اثبات وجوب نکرد مقیداً به تمکن از جزء تا تکلیف روشن شود. دلیل اجتهادی از این جهت روشن نبود، در آنِ بعد که ما شک کردیم، آنچه را که میخواهیم استصحاب کنیم، یقیناً زائل شد، اشکال میآید.

اما اگر وجوب جزء به اصل درست شده باشد، وحدت محفوظ است، چرا؟ بخاطر اینکه در سابق که من متمکّن از هر ده جزء بودم، وجوب این اجزاء را به چه چیزی درست کردم؟ به قاعده اشتغال درست کردم و گفتم: یقین دارم که تکلیف به صلاتی بر من متوجه شده است، نمیدانم با اتیان این نُه جزء از عهدهاش برمیآیم یا نه، گفتیم: قاعده احتیاط و اشتغال اقتضاء میکند که جزء مشکوک را هم بیاورم؛ لذا گفتیم که نماز دَه جزئی بر من واجب است.

همین مناط در زمان تعذر از سوره هم هست. الآن هم که سوره از من متعذر شده، میگویم یقین داشتم صلاتی که به گردن من آمد که قبلاً با اتیان ده جزء از گردن من میرفت، حالا نمیدانم آیا آن صلات به گردن من هست یا نیست، استصحاب میکنم بقاء همان وجوبی را که به قاعده اشتغال ثابت شد.

آنگاه موضوع در اینجا محفوظ است، چون زمان قبل، قاعده اشتغال موضوعش چه بود؟ شکّ در مکلفبه بود که نمیدانستم آیا این تکلیف بر من هست یا نیست؟ الآن هم قاعده اشتغال هست، چون من شک دارم که آیا این تکلیف بر گردن من هست نسبت به نُه جزء یا نیست!

اشکال اول

مرحوم شیخ (قدس سره) اشکال میفرمایند که اولاً وجوب اتیان اگر در زمان لاحق ثابت بشود، باز به حکم عقل است، نه به استصحاب، چرا؟ بخاطر اینکه قاعده اشتغال، یک حکم عقلی است و حکم عقلی، موضوعش بدست خود عقل است. در آنِ قبل، عقل موضوع حکمِ قاعده اشتغال را دید و حکم به قاعده اشتغال میکند. در آنِ بعد، اگر موضوع حکم عقل باشد، قاعده اشتغال هست و اگر موضوع حکم عقل نباشد، قاعده اشتغال نیست؛ لذا ما گفتیم که استصحاب در احکام عقلیه جاری نیست. پس اینجا جای استصحاب نیست.

اشکال دوم

ثانیاً این استصحابی که شما میکنید مثبت است، چون شما میخواهید استصحاب بکنید بقاء وجوبی را که به قاعده اشتغال به گردن شما آمده برای اثبات وجوب نفسی این جزء و این میشود مثبت. استصحاب بقاء اشتغال میگوید: ذمه شما به تکلیف واقعی مشغول است و بیشتر از این را افاده نمیکند؛ اما اینکه آن تکلیف واقعی هم نُه جزء است، این را دلالت نمیکند مگر به ملازمه عقلیه. از جهت اینکه استصحاب میگوید تکلیف واقعی که به گردن تو هست، چیزی هم غیر از این نُه جزء نیست، پس همین نُه جزء به گردن شما واجب است و این مثبت میشود.

پس دو اشکال را مرحوم شیخ (قدس سره) فرمودند: ۱ـ یکی اینجا جای استصحاب نیست، پس مقتضی قاصر است. ۲ـ یکی بر فرض اینکه جای استصحاب باشد و مقتضی داشته باشد، نسبت و اثری که ما میخواهیم مثبت است. تازه همه اینها به این بود که گفتیم: وجوب اتیان اگر در زمان سابق بخواهد درست بشود و الا در زمان سابق شک در اصل تکلیف میشود، بخاطر اینکه وقتی یک جزء متعذر شد، نسبت به نُه جزء دیگر شک دارم که اصلاً تکلیف به من متوجه است یا نیست؟ پس اگر ما قائل به عدم جریان استصحاب شدیم، فرق نمیکند که مثبت وجوب جزء، دلیل اجتهادی باشد یا دلیل فقاهی باشد.

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: حالا اگر قائل به جریان استصحاب شویم، باز هم فرقی نمیکند، چون اگر قائل به جریان استصحاب شدیم، یعنی اینکه وجوب سابق را با وجوب لاحق متحد میدانیم؛ چه آن وجوبی که در سابق ثابت شده به دلیل اجتهادی ثابت شده باشد و چه به دلیل فقاهی ثابت شده باشد.

بله، یک فرق است و آن فرق این است که اگر وجوبی که در سابق ثابت شده، به دلیل اجتهادی باشد، اگر ما بخواهیم زیر بار توجیه اول برویم که استصحاب کلی بود، میشود از قبیل کلی قسم ثالث، چرا؟ چون من یقین دارم که کلی وجوب، قدر مشترک بین وجوب نفسی و غیری متعقل به این دَه جزء شد در آنِ اول. در آنِ دوم یقین دارم آنچه که متعلق به ده جزء بود قطعاً مرتفع شد، نمیدانم آیا در ضمن نُه جزء مقارن با ارتفاع آن هست یا نیست! میشود استصحاب کلی قسم ثالث. یقین داشتم که کلی انسان در ضمن زید در این خانه موجود شد، یقیناً در آنِ بعد زید رفته، اما احتمال میدهم که مقارن با رفتن زید، عمرو آمده باشد.

اما اگر گفتیم: دلیل مثبت وجوب، اصل است، میشود استصحاب کلی قسم ثانی، چرا؟ چون میگوییم: تکلیفی محقق شد، اگر این تکلیف مطلق باشد «من حیث التعذر» بالنسبه به این جزء و عدم تعذر، وجوب باقی است و اگر این تکلیف مقید به صورت تمکن از این جزء بود، این تکلیف باقی نیست. پس میدانم که کلی وجوب محقق شد، اگر در ضمن این فرد باشد، قطعاً باقی است و اگر در ضمن فرد باشد قطعاً زائل است. میدانم که کلی حیوان در این خانه موجود شد، اگر در ضمن فیل باشد قطعاً باقی است و اگر در ضمن پشه باشد قطعاً مرتفع شده است. پس این میشود کلی قسم ثانی.

آنگاه استصحاب یکی اول که اگر دلیل مثبت دلیل اجتهادی باشد، منِ مرحوم شیخ گفتم که فقط استصحاب کلی قسم ثالث را در جایی قبول دارم که عرف متحد ببیند آنچه را که مشکوک است نسبت به آنچه که باقی است و اگر مشکوک باقی باشد، این را بقاء همان متیقن سابق ببیند.

خلاصه مباحث گذشته این شد که جزء متعذر، دو صورت دارد:

صورت اول:

جزء بودن جزء متعذر، با دلیل اجتهادی ثابت شده است؛ مثلاً اجماع قائم شده که سوره جزء نماز است و الآن متعذر شدهایم از سوره.

صورت دوم:

جزء بودن جزء متعذر، با قاعده اشتغال ثابت شده است؛ مثلاً شک دارم که سوره جزء نماز است یا خیر که اقل و اکثر است و قاعده اشتغال میگوید اکثر را انجام بده.

درباره این دو نوع جزء، دو نظریه است:

۱ـ نظریه مرحوم شیخ (قدس سره):

اگر بگوییم: در جزء متعذر استصحاب جاری نمیشود، در هیچکدام از دو نوع، استصحاب جاری نمیشود، چون مانع از استصحاب در هر دو یک چیز است.

۲ـ نظریه بعضی از علماء:

استصحاب درباره نوع دوم جاری میشود، چون همان دلیلی که هنگام شک در جزئیت و عدم جزئیت، اکثر را واجب میکرد، همان دلیل، وجوب باقی اجزاء را در فرض تعذر یک جزء، ثابت میکند؛ مثلاً شک میکنم که سوره واجب است یا خیر، نماز بدون سوره میخوانم، بعد شک میکنم تکلیف ساقط شد یا خیر، که استصحاب تکلیف میکنم پس اکثر واجب است. حال در اینجا هم عین همین دلیل میآید؛ یعنی من سوره برایم متعذر است، شک میکنم که نماز بخوانم یا خیر که استصحاب تکلیف میگوید: تکلیف است و انجام بقیه اجزاء واجب است.

جواب مرحوم شیخ (قدس سره):

دلیلی که آنجا میآید، استصحاب تکلیف نیست و الا اصل مثبت است، به اینکه استصحاب تکلیف میشود پس نماز یازده جزئی واجب است و این اصل مثبت است، بلکه دلیل، قاعده اشتغال است که در اینجا قطعاً جاری نیست، چون این قاعده در مورد شک در مکلفبه است و بحث ما در اصل تکلیف است. بعد میگویند: اگر اصل مثبت حجت باشد، استصحاب تکلیف در سه باب میآید: اول: هنگام شک در جزئیت و عدم جزئیت؛ دوم: هنگام شک در تعذر جزئیت با دلیل اجتهادی که مثل استصحاب کلی قسم سوم است؛ مثلاً جزء بودن سوره، با دلیل اجتهادی بوده و این متعذر شد، بقیه اجزاء که مقدور است قبل از تعذر، وجوب تبعی داشته است و الآن شک میکنیم که وجوبش کلاً از بین رفته یا به وجوب نفسی تبدیل شده، وجوبش استصحاب میشود؛ سوم: هنگام شک در تعذر جزئیت با اشتغال که شبیه استصحاب کلی قسم دوم است. در اینجا اگر وجوب روی ده جزء رفته باشد، بعد از تعذر، وجوب باقی است و اگر وجوب روی یازده جزء رفته باشد، وجوبی باقی نیست و نمیدانیم وجوب کدام است، حال اگر وجوب را استصحاب کردیم، اصل مثبت میشود.

تطبیق صور دلیل جزء متعذر

و کذا در عدم جریان استصحاب لا فرق ـ بناء على عدم الجریان ـ بین ثبوت جزئیّه المفقود بالدلیل الاجتهادیّ، و بین ثبوتها جزئیت بقاعده الاشتغال؛ که عرض کردم چگونه به قاعده اشتغال ثابت بشود. اقل و اکثر ارتباطی است و در اقل و اکثر ارتباطی قائل به احتیاط میشویم.

تطبیق تخیّل و جواب

و ربما یتخیّل استصحاب در نوع دوم «جزء اشتغالی» جاری میشود، چون مدرک قاعده اشتغال استصحاب است «استصحاب تکلیف» و این مدرک چنانکه در هنگام شک در جزئیت، اتیان اکثر را واجب میکند، در هنگام تعذر جزء هم موجود بوده و اتیان اجزاء باقیه را واجب میکند. أنّه لا إشکال فی الاستصحاب فی القسم الثانی؛ لأنّ وجوب الاتیان بذلک الجزء در باب اقل و اکثر، لم یکن إلاّ لوجوب الخروج عن عهده التکلیف مقتضای استصحاب تکلیف، و هذا استصحاب تکلیف بعینه مقتض لوجوب الاتیان بالباقی بعد تعذّر الجزء؛ و این قاعده اشتغال الآن هم هست و بعینه اقتضاء دارد وجوب اتیان به بقیه اجزاء را بعد از تعذر از آن جزئی که مثلاً سوره بود.

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرماید: و فیه دلیلی که در هنگام شک در جزئیت و عدم جزئیت، اتیان اکثر را واجب کرد، استصحاب تکلیف نیست، چون اصل مثبت است بلکه قاعده اشتغال است که مدرک آن حکم عقل بدفع عقاب محتمل میباشد و قاعده اشتغال که مجرای آن شک در مکلفبه است، در مورد تعذر جزء که شک در تکلیف است، جاری نمیشود: ما تقدّم، من أنّ وجوب الخروج عن عهده التکلیف بالمجمل مردد بین اقل و اکثر است، إنّما هو وجوب خروج بحکم العقل مدرک قاعده اشتغال، حکم عقل است، لا بالاستصحاب استصحاب تکلیف. قاعده اشتغال هر جا بخواهد باشد، به حکم عقل ثابت است نه به استصحاب. این مطلب را مرحوم شیخ (قدس سره) در مواردی ذکر فرمودند که استصحاب حکمی را که ثابت میشود به قاعده اشتغال، قبول نداشتند و چند مورد را در کتاب برائت ذکر کردند، مراجعه کنید!

اشکال دوم: و الاستصحاب لا ینفع برای واجب کردن اکثر إلاّ بناء على الأصل المثبت.

و لو قلنا و اما اگر اصل مثبت حجت باشد، استصحاب تکلیف در سه باب زیر جاری می شود:

۱ـ شک در جزئیت و عدم جزئیت که نتیجه استصحاب وجوب، وجوب اکثر است.

۲ـ تعذر جزء اجتهادی، استصحاب وجوب در این باب، از قبیل استصحاب کلی قسم سوم است «مثال سواد».

۳ـ تعذر جزء اشتغالی، استصحاب وجوب در این باب، از قبیل استصحاب کلی قسم دوم است «مثال عصفور و فیل» به اصل مثبت لم یفرق در جریان استصحاب بین ثبوت الجزء بالدلیل أو بالأصل؛ لما عرفت: من جریان استصحاب بقاء أصل التکلیف، و إن کان بینهما استصحاب تکلیف در جزء اجتهادی و در جزء اشتغالی فرق؛ من حیث إنّ استصحاب التکلیف وجوب فی المقام جزء اجتهادی من قبیل استصحاب الکلّی وجوب ـ سیاهی المتحقّق سابقا فی ضمن فرد معیّن وجوب تبعی ـ سیاهی شدید، بعد العلم بارتفاع ذلک الفرد المعیّن، و فی استصحاب الاشتغال من قبیل استصحاب الکلّی وجوب ـ حیوان المتحقّق فی ضمن المردّد بین المرتفع یازده جزء ـ عصفور و الباقی ده جزء ـ فیل، و قد عرفت عدم جریان الاستصحاب فی الصوره الاولى، إلاّ فی بعض مواردها صورت اول بمساعده العرف.

دو نکته

۱ـ این نکته را بارها عرض کردم، باز بخاطر یادآوری عرض میکنم که ما در بحث در مقام این هستیم که مطلب مرحوم شیخ (قدس سره) را به کرسی بنشانیم؛ اگرچه اشکالات و مناقشاتی بر مرحوم شیخ (قدس سره) وارد باشد ما بنا به تعرض نداریم، الا اینکه خیلی مربوط به مطلب و دخیل در فهم خود سطح باشد؛ و الا خیلی از این مطالب را اشکال کردند و حواشی مرحوم آشتیانی و مرحوم آخوند و غیره است.

۲ـ نکته دیگر این است که باید توجه داشته باشید که در سطح، بدون اینکه از کیسه خودتان چیزی را در عبارت بگذارید، باید عبارت را درست کنید؛ و الا اگر بخواهیم عبارتی را درست کنیم و از کیسه خودمان چیزی در آن بگذاریم، آن عبارت شیخ (قدس سره) نیست؛ هر چند حرف خوبی است، ولی کتاب من و نوشته من میشود، نه نوشته مرحوم شیخ (قدس سره).

فرع فقهی

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرماید: ثم اعلم: به فاضلین نسبت داده شده ـ مرحوم محقق و مرحوم علامه (قدس سرهما) ـ که اینها تمسک کردند به استصحاب در این مسئله که یک جزء متعذر میشود در مسئلهای که در باب وضوء مطرح است و آن عبارت از این است که اگر شخصی دست راستش از بیخ نیست، چیزی نیست که بخواهد قصد بکند. اما اگر از این مرفق مقداری پایینتر بریده شده، آنچه که دلیل وضوء را ثابت میکند چیست؟ غَسل ید است از مرفق تا سر انگشت. حالا اگر مقداری از مرفق مانده باشد، شک میکنم که آیا اینجا غَسل واجب است یا نه؟ اینها استصحاب کردند به بقاء موجود. این از قبیل استصحابی میشود که الآن مورد بحث ماست؛ یعنی استصحاب وجوبی که سابقاً ثابت بوده بعد از تعذر بعضی از اجزاء.

پس مرحوم علامه و محقق (قدس سرهما) فرمودند که اگر مقداری از دست یک انسان قطع شده است، باید مقدار باقیمانده را بشوید که بعضی دلیل این حکم را استصحاب دانستهاند.

توجیهاتی درباره فرع فقهی مذکور

البته در اینجا چهار توجیه گفته شده است:

توجیه اول:

یک توجیه همین است که گفته شد و نهایت این توجیه، خودش به دو صورت تقریب شده است: یکی اینکه اصل را اصل عدمی بگیریم و دیگر این است که اصل را اصل وجودی بگیریم. تقریب اصل عدمیاش این است که بگوییم: یقیناً غَسل این مقدار از بازو قبل از اینکه دست تا اینجا قطع بشود واجب بود، حالا که قطع شده نمیدانم آیا وجوب این مقدار ساقط شد یا نه، استصحاب میکنم عدم سقوط وجوب را. این میشود استصحاب عدمی.

توجیه دوم:

قبلاً غَسل تمام این بازو واجب بود، هر قسمت از آن واجب بود، حالا که یک مقدار متعذر شد، نمیدانم این مقدار بر وجوبش باقی است یا نه، استصحاب بقاء وجوب را جاری میکنم.

توجیه سوم:

تمسک به قاعده میسور میکنیم، چون روایات داریم که «لَا یُتْرَکُ الْمَیْسُورُ بِالْمَعْسُورِ»[۱] یعنی آنچه که میسور است و انسان از آن متمکّن است به آنچه که از آن متعذر است ساقط میشود. من متعذر از شستن آن قسمت از دست هستم، متعذر از این قسمت که نیستم، پس وجوب این باقی است.

توجیه چهارم:

عموم دلالت کرد بر وجوب غَسل کل جزئین. این مقدار که الآن قطع شده، دلالت بر آن مقدار متمکن میکند. در اینجا پس آن عامّ ما و وجوب ما تقیید میشود به آن مقداری که متعذریم خارج میشود و هر چه را متمکّن هستیم تحت عموم عام باقی میماند و من این مقدار را از وسط بازو متعذر هستم و این مقدار از تحت دلیل عام خارج میشود و مابقی را شک دارم که آیا داخل در وجوب غَسل هست یا نیست، وجوب غَسل کل جزء این را میگیرد.

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: این احتمال سوم، هم احتمالش ضعیف است و هم محتمل «تمسک به عموم» باطل است. احتمالاً ضعیف است، یعنی احتمال اینکه مراد فاضلین یا مرحوم شهید (قدس سرهم) این باشد خیلی بعید است، چون فرمودند: بقاء وجوبِ همان مقداری که بود یا عدم سقوط، اینها با عموم نمیسازد یا مرحوم شهید (قدس سره) مستقیم فرموده قاعده میسور و معسور است. پس احتمال این توجیه به کلام این علماء نمیخورد. علاوه بر اینکه محتملاً هم ضعیف است؛ یعنی خود مطلب هم درست نیست، چرا؟ بخاطر اینکه آن وجوبی که ثابت به دلیل عام است، وجوب غیری است و آن وجوبی را که الآن ما میخواهیم ثابت کنیم همان وجوب نفسی است، بخاطر اینکه ما الآن میخواهیم بگوییم شستن بقیه اعضا واجب به وجوب نفسی است و آن دلیل قبلاً میگفت که این قسمت و آن قسمت شستنش به وجوب غیری است. پس عامّ ما میگفت: واجب است وجوب غیری، و آن مسلّماً زائل شده است، نه اینکه آن عامّ ما این حالت را میگرفته تا ما تمسک به عموم عام بکنیم.

تطبیق فرع فقهی

ثمّ اعلم: أنّه نسب إلى الفاضلین[۲] قدس‌سرهما التمسّک بالاستصحاب فی هذه المسأله تعذر جزء، فی مسأله الأقطع؛ در مسئله کسی که دستش قطع شده است.

و المذکور فی المعتبر والمنتهى الاستدلال على وجوب غسل ما بقی من الید المقطوعه ممّا دون المرفق: بأنّ غَسل الجمیع تمام دست بتقدیر وجود ذلک البعض واجب، فإذا زال البعض لم یسقط الآخر،[۳] انتهى.

احتمالات چهارگانه: و هذا الاستدلال یحتمل أن یراد منه استدلال مفاد قاعده «المیسور لا یسقط بالمعسور»؛ و لذا أبدله استدلال را فی الذکرى بنفس القاعده.[۴]

و یحتمل أن یراد منه استدلال الاستصحاب، بأن یراد منه استدلال: أنّ هذا الموجود آرنج تا مچ مثلاً بتقدیر وجود المفقود مچ به پایین فی زمان سابق واجبٌ، فإذا زال البعض مچ به پایین لم یعلم سقوط الباقی، و الأصل عدمه، أو عطف بر «لم یعلم» است، لم یسقط بحکم الاستصحاب؛ یا استصحاب بقاء وجوب بکنیم.

احتمال چهارم: و یحتمل أن یراد به استدلال التمسّک بعموم ما دلیلی دلّ على وجوب کلّ من الأجزاء من غیر مخصّص له عموم بصوره التمکّن من الجمیع شستن همه دست چپ، لکنّه تمسک به عموم ضعیف احتمالا و محتملا.

تنبیه دوازدهم: مقدار جریان استصحاب نسبت به حالت سابقه

این تنبیه را ما سابق بر این هم در دو جا در کتاب استصحاب متعرض شدیم و آن عبارت از این است که در استصحاب، دو قول است:

قول اول

جزء اصول عملیه است، در این صورت مطلقا حجت است؛ چه ظن و چه شک و چه وهم به بقاء حالت سابقه داشته باشیم، به سه دلیل: ۱ـ اجماع حدسی؛ ۲ـ بخاطر شش قرینه، مراد از شک در اخبار استصحاب، غیر یقین است؛ ۳ـ ظن غیر معتبر، به ارتفاع حالت سابقه، وجودش کالعدم است و بقاء دادن به ظن مشکوک الاعتبار، نقض یقین با شک است.

قول دوم

جزء امارات ظنیه است، در این صورت هم استصحاب مطلقا حجت است، چون استصحاب از باب ظن نوعی حجت است.

صور چهارگانه در مسئله مذکور

در اینجا چهار صورت است:

۱ـ من که یقین دارم به وجود زید در زمان سابق. در آنِ لاحق ظنّ به بقاء داشته باشم.

۲ـ در آنِ لاحق ظنّ به ارتفاع داشته باشم.

۳ـ در آنِ لاحق شک داشته باشم.

۴ـ آن ظنّی که ما گفتیم داشته باشیم به بقاء یا به خلاف، ممکن است ظنّ معتبر باشد و ممکن است ظنّ غیر معتبر باشد.

هر کدام از این صور را براساس دو مبنا بررسی میکنیم: الف ـ بر مبنای حجیت استصحاب از باب اخبار؛ بـ بر مبنای حجیت استصحاب از باب ظن.

بررسی صور مذکور بر مبنای حجیت استصحاب از باب اخبار

اگر من ظنّ به بقاء داشته باشم ظنّ معتبری هم باشد، این ظنّ معتبر دلیل اجتهادی میشود و جایی برای استصحاب نمیگذارد. پس این مورد خارج شد. اگر ظنّ به ارتفاع داشته باشم به ظنّ معتبر، باز هم این دلیل اجتهادی میشود و حاکم بر استصحاب میشود و جا برای استصحاب نیست. اگر ظنّ به بقاء داشته باشم یا ظنّ به ارتفاع داشته باشم غیر معتبر یا شک داشته باشم، این سه صورت مورد بحث است.

آن جایی که ظنّ به بقاء داشته باشم، مسلّماً مشمول ادله استصحاب است و در این شکّی نیست. دو صورتش میماند: یکی اینکه آیا ادله استصحاب حتی در جایی که من ظنّ به ارتفاع دارم را میگیرد، با اینکه من ظنّ به ارتفاع دارم طبق دلیل استصحاب بگویم که الآن باقی است یا فقط مورد احتمال ارتفاع را میگیرد که توهم ارتفاع باشد که ظنّ به بقاء باشد و یکی هم شکّی که تساوی الطرفین باشد.

مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند که حق عبارت است از اینکه شکّی که در ادله استصحاب أخذ شده، اگرچه معنی اصطلاحی آن تساوی الطرفین است، اما مراد از این شک در ادله استصحاب اعم است از تساوی طرفین و ظنّ به خلاف. پس ولو شما ظنّ به ارتفاع هم داشته باشی، طبق دلیل استصحاب باید بگویید که متیقن باقی است.

ادله مسئله

دلیل بر این مسئله سه چیز است:

۱ـ اجماع

اجماع قائم است بر اینکه استصحاب جاری است حتی در مورد ظنّ به خلاف؛ یعنی ظنّ به ارتفاع. فعلاً بحث بنا بر مبنای حجیت استصحاب از باب اخبار است. مرحوم شیخ (قدس سره) میفرمایند: یکی اجماع است «علی تقدیر اعتبار الاستصحاب من باب الأخبار»؛ چون اگر ما قائل شویم که حجیت استصحاب از باب دلیل عقل است، اجماع در اینجا برای ما کارساز نیست، چون اگر گفتیم حجیت آن از باب دلیل عقل است، میشود حکم عقلی و موضوع آن را هم باید خود عقل تعیین کند و اجماع نمیتواند در حکم عقل تصرف کند.

بله، اگر از باب اخبار حجت میشد، دلیل تعبدی میشود و اجماع هم دلیل تعبدی است و در موضوع حکمِ شارع مقدس تصرف میکند. مثل اینکه خبری تصرف بکند نسبت به خبر دیگر.

۲ـ مراد از شک در معنای لغوی

مراد از شک عبارت است از معنی لغوی، نه معنای اصطلاح آن در فلسفه. از نظر معنی لغوی، شک عبارت است از خلاف یقین. هر چه که یقین نباشد، اطلاق شک بر آن میشود؛ چه ظن باشد چه شکّ تساوی الطرفین باشد. شاهدش هم نقلی است که ایشان از کتاب صحاح اللغه نقل میفرمایند.

۳ـ

دلیل سوم عبارت از این است که ما شاهد اعمّیت شک را داریم از تساوی الطرفین و ظنّ به ارتفاع از مواردی از خود اخبار استصحاب که آن اخبار را از روی یک به یک میخوانیم و تطبیق میکنیم که از این روایات استفاده میشود که شک اعم است.

تطبیق تنبیه دوازدهم: مقدار جریان استصحاب نسبت به حالت سابقه

الأمر الثانی عشر أنّه لا فرق فی احتمال خلاف الحاله السابقه بین أن یکون مساویا لاحتمال بقائه حالت سابقه، أو راجحا علیه حالت سابقه بأماره غیر معتبره مثل خبر فاسق، چون اگر اماره معتبر باشد که دلیل مقدم بر اصل است.

و یدلّ علیه عدم الفرق وجوه:

الأوّل: الإجماع القطعیّ این اجماع حدسی است على تقدیر اعتبار الاستصحاب من باب الأخبار؛ که نکته آن عرض شد.

الثانی: أنّ المراد بالشکّ فی الروایات روایات استصحاب معناه شک اللغویّ، و هو معنای لغوی خلاف الیقین، کما فی الصحاح.[۵] و لا خلاف فیه معنای لغوی ظاهرا.[۶]

«إن قلت»: ما دعوای انصراف میکنیم و میگوییم: اگرچه شک یعنی مطلق خلاف یقین که شامل ظن هم بشود، اما شک که این لفظ مطلق است، منصرف به یکی از افرادش است که تساوی الطرفین باشد.

«قلت»: مرحوم شیخ (قدس سره) سه تا اشکال میکنند و میفرمایند: اولاً «لا شاهد له»؛ شما برای این انصراف شاهدی ندارید. ثانیاً ما میبینیم که در روایت و اخبار، تعارف دارد و کثیر است اطلاق شک بر خلاف یقین. ثالثاً شاهد بر خلاف از خود روایات هم داریم که این شاهد بر خلاف از خود روایات، انصراف را میزند و در حقیقت خودش یک دلیل دیگری بر اینکه مراد از شک در روایات استصحاب اعم است، چون الآن توضیح خواهیم داد که از باب مقابلهای است که بین یقین و شک انداخته، معلوم میشود که پس شک آن چیزی است که در مقابل یقین باشد یعنی «خلاف الیقین».

و دعوى: انصراف المطلق شک فی الروایات روایات استصحاب إلى معناه شک الأخصّ، و هو معنای اخص الاحتمال المساوی، خبر «دعوی»: لا شاهد لها دعوی، (این یک اشکال بود). بل یشهد بخلافها دعوی (اشکال دوم:) ـ مضافا إلى تعارف متداول میباشد إطلاق الشکّ فی الأخبار اخبار استصحاب على المعنى الأعمّ[۷] خلاف یقین ـ مواردُ من الأخبار: که این موارد را مرحوم شیخ (قدس سره) یکی یکی میشمارند که در جلسه بعد خواهیم گفت إنشاءالله.

«و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»

 

۱ . عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، ج۴، ص۵۸.

۲ . نسبه الیهما الفاضل النراقی فی عوائد الأیّام، ص٢۶٧؛ و السید المجاهد فی مفاتیح الاصول، ص۵٢٢.

۳ . المعتبر، ج۱، ص۱۴۴؛ المنتهی، ج۲، ص۳۷؛ و اللفظ للأول.

۴ . الذکری، ج۲، ص۱۳۳.

۵ . الصحاح، ج۴، ص۱۵۹۴، ماده «شکک».

۶ . انظر المصباح المنیر، ص۳۲۰؛ ماده «شکک».

۷ . انظر الوسائل، ج۵، ص۳۲۹، الباب ۱۶ من أبواب الخلل الواقع فی الصلاه، الحدیث ۲، ۴، ۵، و الصفحه ۳۳۷، الباب ۲۳ منها، الحدیث ۹.

   

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا