روایت هم عجیب است هم مصادیق آن در بین اصحاب معصومین علیهم السلام بسیار بوده. میفرماید کسی که ایمن باشد از مکر خدا و مؤاخذه دردناک خدا، التفات به مکر و عذاب خدا نداشته باشد در فکر عقاب پروردگار متعال نباشد این شخص به مرحلهی تکبر میرسد و تکبر او به جایی میرسد که دیگر بر هر چیزی تکبر میکند ای چه بسا بر خدا هم تکبر کند. و چنین شخصی دیگر قابل هدایت نیست تا این که قضاء پروردگار متعال و امر نافذ باری تعالی نسبت به او محقق بشود.
این چنین آدمی «خسر الدنیا و الآخره» هست. کسی که ایمن باشد از عذاب خدا فکر عقاب خدا نباشد خوب این آدم دیگر مانعی برای ارتکاب گناه نخواهد داشت.
«و من كان على بينة من ربه» اما اگر کسی بر بینه از پروردگار متعال خود باشد یعنی با بیان و استدلال و دلیل، آگاهی به پروردگار متعال داشته باشد معرفت باری تعالی را به وجه صحیح داشته باشد. «هانت عليه مصائب الدنيا» مصائب دنیا بر او بسیار ساده و راحت خواهد بود. اهمیت ندارد در نظر او. «و لو قرض و نشر» و لو که او را مقراضش بکنند یعنی با قیچی تکه تکه بکنند او را و گوشت او را نشر بدهند.
معرفت باری تعالی باید از لسان معصوم علیه السلام باشد. چون لسان معصوم به جهت عصمت معرفتی که به انسان منتقل میکند معرفت صحیح است. از غیر معصوم اگر ما بخواهیم دنبال معرفت نسبت به باری تعالی و اسماء حسنای باری تعالی و صفات ذات اقدس باری تعالی باشیم معلوم نیست سر از کجا در بیاورد. چرا؟ چون عقل انسان دیدی ندارد. «و ما أوتيتم من العلم إلا قليلا» آن کسی میتواند خدا را معرفی کند که میگوید «سلونی قبل ان تفقدونی» لذا برای معرفت باری تعالی عن بینة باید مثل کتاب اصول کافی را مطالعه کرد، توحید صدوق را مطالعه کرد، اینها مباحث اعتقادی است تعبدی نیست، روایات هم تعبدی نیست روایات ارشاد به استدلالهای عقلی است نه این که تعبد باشد. اگر این طور شخص معرفت به باری تعالی پیدا بکند گوشت او را مقراض هم بکنند اصلا این مصیبت برای او ساده است.
در اصحاب حضرت رسول شما اینها را دیدید دیگر، عمار یاسر و ابوذر چه سختیهایی بر اینها کردند، چه ظلمهایی بر اینها شده، اصلا آدم قابل تصور نیست.
لذا ما اگر کم میآوریم مال این است که معرفتمان نسبت به باری تعالی کم است و جبران این کمبود هم فقط از طریق اهل بیت علیهم السلام است. راه را خلاصه نباید گم کرد. راه معرفت امور الهی کسانی هستند که مبعوث از طرف اله هستند. میدانند با مردم چه بگویند چه مقدار و چه جور بگویند.
«من أمن مكر الله و أليم أخذه تكبر حتى يحل به قضاؤه و نافذ أمره و من كان على بينة من ربه هانت عليه مصائب الدنيا و لو قرض و نشر»
کلامات امام حسین علیه السلام در روز عاشورا را اگرمطالعه کنید میبینید آن دیگر عالی ترین مرتبهی «علی بینة من ربه» هست که میفرمود این مصائب در نزد من ساده است چون بعین الله است در نظر توهست. یا در آن حال بفرماید الهی «رضا بقضائک تسلیما لامرک» اینها حرفهای سادهای نیست، گفتن آن ساده است، فهم آن خیلی مشکل است.
بگذریم امیدواریم که انشاءالله به باطن اهل بیت علیهم السلام مورد عمل به دستورات دین قرار بگیریم.