روایتی که به عنوان تبرّک قرائت کردیم و امیدواریم که إنشاءالله از امروز سرمشق زندگی ما و شما قرار بگیرد بر طبق آنچه که در تحف العقول آمده از حضرت رضا (صلوات الله علیه) نقل شده است.
حضرت سوال شدند از خیار عباد، یعنی بهترین عباد چه کسانی هستند؟ حضرت (علیه السّلام) فرمودند کسانی که جامع این صفاتی باشند که بعد شمردهاند.
یکی، « إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا » وقتی که کار حسن و نیکو انجام میدهند شادمان میگردند.
« وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا » و وقتی که کار سیئ و بدی انجام میدهند استغفار میکنند.
میدانید که استغفار هم با شرایطش. چون استغفار مراحلی دارد:
یک مرحله این است که انسان در برابر پروردگارش بگوید: «أستغفر الله ربی و أتوب إلیه» بعد باید اگر در نتیجه آن کار بدی که انجام داده، تبعاتی مترتب شده است که آن تبعات قابل جبران هست باید برود آنها را هم جبران کند. مثلاً اگر کسی مال کسی را بدزدد، بعد استغفار کند، استغفارش به این است که مالی که دزدیده برود به طرف هم بپردازد و یک شرط توبه هم این است که انسان وقتی توبه کرد عزم کند که دیگر مرتکب آن معصیّت نشود.
حالا اگر انسان عادت کند که این گونه باشد که به مجرد این که کار خلافی از او سر زد، نظری به نامحرم انداخت که نظر اختیاری بود، به اختیار نظر به اجنبیه انداخت، متأثر شود، قلبش بلرزد، بیاید حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) کنار ضریح حضرت معصومه (سلام الله علیها) بگوید اشتباه کردم، سعی میکنم دیگر نکنم. قلب این انسان همیشه پاک خواهد بود یا تعییب بر کسی میکند، عیب کسی را میگیرد، فوراً بدنش بلرزد، برود به خود آن شخص بگوید و از او معذرت خواهی کند. به آن جمعی که این حرف را القا کرده بگوید من اشتباه کردم، حرف من از روی عناد بود از روی حسادت بود، این ها خوب است. یعنی گاهی وقتها هست انسان از روی حسادت عیبی بر کسی میگیرد و این عمل در بین معمول طالبین علم، شایع است، چه طلاب حوزه چه دانشگاه و غیر دانشگاه، کسی را بخواهند خرد بکنند عیبی بر او میگیرند؛ اگر خودشان هم اشتباهی دارند همین اشتباه را هم در شخص دیگر توضیح میدهند که هست تا در نتیجه عیب خودشان یک عیب شایع شود و در نتیجه از عیب بودن الغا شود مثلاً بگوییم فلانی وقتی که بحث میکند، تند است، فلانی تند بود، استاد ما هم تند بود، شخص دیگر تند بود، دیگری هم تند بود، که در نتیجه ثابت شود که من هم اگر دارم تندی میکنم عیبی نیست، خیر، تا انسان به یکی نسبتی داد، عیبی بر کسی گرفت، بدنش بلرزد از خود آن شخص معذرت خواهی کند، در آن جمعی که این حرف را القا کرده بگوید من اشتباه کردم. راستش را بخواهید من میخواستم عیب خودم را چیزی جلوه بدهم که عیب نیست، اگر انسان این طور عادت بکند، خب، سبب میشود که کم کم دیگر بر مردم عیب نگیرد وقتی که من ببینم اگر عیب بگیرم بعد خودم دو برابر خرد میشوم چون خودم باید در بین آن جمع بگویم اشتباه کردم از روی حسادتم بود، از روی تکبّرم بود، دیگر هیچ وقت عیب بر کسی نمیگیرم. غیبت نمیکنم و هکذا.
کما این که «إذا أحسنوا إستبشروا» یک شب که شما میبینید خوب مطالعه کردید درست به درست رسیدی واقعاً باید خوشحال شوی اوّل صبح که بیدار میشوی اوّل شکر خدا کنی، که خود همین روایت هم دارد.
«وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا» وقتی که به آنها چیزی عطا میشود، شکرگذار باشند.
شما الآن خبر ندارید چون در نعمت هستید قدر نعمت را نمیدانید این نعمتی که پروردگار الآن بر شما عطا کرده است که متولی به ولایت علی ابن أبی طالب (علیه السّلام) هستید، ما ارزشش را نمیدانیم این نعمتی که الآن شما مشغول این دروس هستید، قال الصادق، قال الباقر، قال الرضا (علیهم السّلام) ، قال الله تبارک و تعالی یعنی سر و کار شما با کلمات و تربیت کسانی است که معلّم بشریت بودند اینها نعمت است، اینها عطیههایی است که اصلاً قابل قیاس با هیچ نعمتی نیست، انسان باید شکر گذار باشد. شکر نعمت هم در یکی از روایاتی که قبلاً خوانده شد توضیح دادیم شکر نعمت هم به این است که انسان سر به سجده بگذارد و بگوید شکراً لله، هم از آن نعمتی که به او داده شده است، درست محافظت کند و قدر آن نعمت را هم بداند. قدر نعمت اینها، این است که انسان درست زحمت بکشد، درست مباحثه کند، و إلی آخر.
«وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا» و اگر مبتلا شدند به بلیه و بلا و مصیبتی، صبر کنند.
اینکه احتیاج به توضیح ندارد در آیات متعددی در قرآن مجید که شامل أمّهات مطالب عالم وجود است پروردگار نسبت به صبر وعدهها داده است. (إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون)[1] در سوره بقره، «فادخلوا بما صبرتم» نمیدانم این متن آیه است یا قریب به این مضمون آیه هم دارد و آیات دیگری که قریب به این مضامین است.
«وَ إِذَا غَضِبُوا عَفَوْا» و وقتی که غضب کردند عفو کنند.
غضب یک امر غریزی انسان است نمیفرماید غضب نکن چون تکلیف به محال میشود، نمیفرماید غضب نکن؛ غضب برای انسان پیش میآید، امّا وقتی غضب کرد عفو کن، مثلاً با هم مباحثهای خود وعدهای گذاشته است میبیند هم مباحثهاش یک بار، دو بار، سه بار، خلف وعده کرد غضب میکند این دفعه که بیاید میگوید شما به درد من نمیخورید، عفو کند بر بچّهاش، بر خانوادهاش، بر زنش، بر دوستش، بر بغال سر محلّش «إذا غضبوا» هرجا که برای انسان غضب شد عفو کند.
و سُئِلَ عَنْ خِيَارِ الْعِبَادِ فَقَالَ علیه السّلام: الَّذِينَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا عَفَوْا.
پنج بند داشت إنشاءالله که حفظ کنیم و جزو ساخت شخصیت خودمان از امروز این پنج مطلب را قرار دهیم.
[1] . بقره(2):آیة156