امام صادق علیه السلام
«قلت يا أبا عبد الله ما حقيقة العبودية ـ قال ثلاثة أشياء أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله إليه ملكا لأن العبيد لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله يضعونه حيث أمرهم الله تعالى به»
بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏1 ص225

شما فکر کنید همین دستور اگر در جامعه عمل بشود، اگر روی منابر این مطالب برای مردم گفته شود…

«أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله إليه ملكا» آنچه را که خدا به او داده ملک خودش نبیند بلکه امانتی ببیند در دست خودش «لأن العبید لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله» مال را مال خدا ببیند نه مال خودش.

اگر من این مال را مال خدا ببینم تا بخواهم تصرف بکنم اول باید ببینم آیا این تصرف مورد رضایت صاحب مال هست یا مورد رضایت صاحب مال نیست. تصرف در مال غیر بدون اذن او و بدون طیب نفس او قبیح عقلا، از نظر عقلی قبیح است.

این اگر برای مردم تشریح بشود بنا بر این بخواهد تصرف بکند، بخواهد دامادی بگیرد برای پسرش یک جایی را می‌گیرد که برای هر نفر خرجش می‌شود پنج میلیون تومان، ببیند آیا این واقعا مورد رضایت خدا است در کنارش هم این همه فقیر و بیچاره دارد می‌چرخد. نگوید آقا مال خودم هست، تجارت کردم، زحمت کشیدم، بی‌خوابی کشیدم، زحمت کشیدم، چقدر در بیابان‌ها راه رفتم، ‌چقدر بیل زدم، فلان کردم. هر چه کردی بالاخره همه‌ آن از خدا بوده. اگر این روحیه در مردم زنده شود لا یرون المال مالهم بل یرون المال مال الله تا بخواهد کوچک‌ترین تصرفی کند اول باید فکر کند که آیا این تصرف مورد رضایت صاحب مال هست یا مورد رضایت صاحب مال نیست. آن وقت چقدر جلوی اسراف‌ها و تبذیرها گرفته می‌شود.

تازه صحبت ما با آدم‌های متدین است و الا اگر بخواهد در حرام صرف کند که آن دیگر اصلا خارج از بحث است.

«يضعونه حيث أمرهم الله تعالى به» مال را در آن جایی قرار دهد که پروردگار متعال به او امر کرده. عرض کردم همین مطلب اگر در جامعه پیاده بشود… الان خمس معادن نصف آن مال سادات است نصف آن برای فقرای شیعه است، اگر واقعا به این دستور عمل بشود شما فکر می‌کنید فقیر می‌ماند؟! خیلی دستورات دستورات عجیبی است این یک موردش است. الان خمس‌هایی که داده می‌شود اگر درست مصرف بشود، خود ما سراغ داریم طلبه بوده برای خرج زایمان خانمش کتاب‌هایش را رفته فروخته که بتواند خرج زایمان خانمش را دربیاورد. همین یک نکته کل مشکلات اقتصاد جامعه شیعه را حل می کند.

می‌دانید امروزه تمام امور جامعه بر اقتصاد مترتب است؛ یعنی سیاست هم بر اقتصاد مترتب است. کسی در سیاست موفق است که در اقتصاد موفق باشد و الی آخر. الان می‌گویند حرف اول را اقتصاد می‌زند. من یک وقتی کل کتاب‌های اقتصاد دانشگاه‌های ایران و دانشگاه‌های کویت و دانشگاه‌های کشورهای عربی همه را خوانده بودم که آشنا به نظریات اقتصادی باشم که ببینم این‌ها چه می‌گویند. این‌ها گاهی وقت‌ها لازم است. حالا که الحمدلله فرصت خود همین درس‌های خودمان را هم نمی‌کنیم.

بس است فقره بعد برای بعد «و لا يدبر العبد لنفسه تدبيرا».