ببینید اینها خیلی مهم است اول جملهای که حضرت برای عنوان بصری فرمودند بر فرض صدور روایت مربوط به علم است. خیلی در این روایت نکات اخلاقی است، تربیتی است، نکات معرفتی است. اول نکته بحث علم است و لذا شما اگر دقت کرده باشید مرحوم کلینی کتابی که نوشته است در کافی، اول بحثها را ابواب عقل و علم قرار داده. اینها خیلی مهم است؛ یعنی اینها از نظر علمی بسیار ارزشمند است؛ مثلا کتابی که الخلیل در لغت نوشته، ترتیبی که این شخص به لغات داده اصلا برای خود آن چند رساله دکترا نوشتند که چه طور این ترتیب داده حروف را. چون میدانید روی حروف تهجی ما نیست، بعدا آمدند کتاب مرحوم خلیل بن احمد را چاپ کردند به صورتی که ما میخوانیم یا کتاب ابن درید را، اینها یک افکار مهمی بوده.
حالا در روایت، اول جمله این است «یا ابا عبد الله» چون کنیه این عنوان بصری ابو عبدالله بوده «لیس العلم بالتعلم» علم شکی نیست که با تعلم به دست انسان میرسد باید تعلم کرد تا انسان چیزی را یاد بگیرد پس این که میفرماید «لیس العلم بالتعلم» این «ال» علم اشاره به این است که این علم یک علم خاصی است غیر از علمی است که به تعلم به دست میآید. علم ریاضی، علم فیزیک، شیمی اینها علم است و اینها همه با تعلم به دست میآید، پس این العلم «ال» آن برای عهد ذهنی است و آن علم خاصی است که آن علم خاص به تعلم نیست، آن علم، علم به معرفت باری تعالی است. بله مقدمات میخواهد «و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» اما این طور نیست که انسان تکیهاش بر تعلم خودش باشد و تعلم خود را سبب بداند برای رسیدن به معرفت این از اشتباهات است. روایت میخواهد بفرماید که اگر هم چیزی از علم نصیب تو میشود به افاضه باری تعالی است نه این که فکر کنی رفتی تعلم کردی و به دست آوردی.
دیدید بعضی از طلبهها از صبح که بلند میشوند تا شب هفت، هشت، ده تا درس میروند خدا خیرت بدهد هفت، هشت تا درس چه طور میخواهی جمع بکنی؟!
«إنما هو نور يقع في قلب من يريد الله تبارك و تعالى أن يهديه» علم، نور است نوری که متصل به نور پروردگار متعال است حالا الان گنجایش نیست، این نور از طرفی که نور پروردگار متعال هست از طرف دیگر این نور اشاره دارد به ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ یعنی به امام معصوم هر زمانی، و نوره المتعلق که خود آن انشاءالله یک جلسه دیگری باید مفصل توضیح داده بشود که ائمه اطهار علیهم السلام همه نور الله هستند و در نتیجه اگر کسی بخواهد به علم معرفت برسد باید معرفت اهل بیت علیهم السلام را پیدا کند. تا معرفت اهل بیت پیدا نشود به معرفت حقیقیه باری تعالی نمیرسد یعنی از حجت شروع میشود تا میرسد به معرفت باری تعالی.
بنا بر این ما اگر بخواهیم به معرفت حقیقی نسبت به معارف الهیه برسیم راه، راه امام زمان است، راه، راه کتاب امام زمان است، راه قرآن و روایات است. راههای دیگر معلوم نیست به کجا منتهی بشود. آن نوری که یقع فی قلب من یشاء، یرید الله، آن نور فقط توسط اهل بیت و در زمان ما توسط ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به ما میرسد. حالا با چه شرائطی و چگونه انشاءالله یک جلسه دیگر.