طایفه سوم خطبه امیر المؤمنین صلوات الله علیه بود که آدم گاهی وقتها هم اسم امیر المؤمنین را که میبرد فکر میکند واقعا چه ظلمی حضرت متحمل شد، واقعا چه ظلمی متحمل شد! من گاهی وقتها فکر میکنم، میدانید که کل ما سوی الله یعنی عالم خلقت در نزد معصوم این طور است که معصوم جان عالم است، نفس عالم است. یک دو تا مثال برای شما بگویم.
ببینید این که میگویند «و فی انفسکم»[۱]، در أنفس انسان علائم و نشانههایی هست نسبت به معارف الهی در همه جای آن هست، شما الان نفس خودتان را تصور بکنید نفس این قدرت را دارد هر چه را که اراده بکند آن در نفسش ایجاد میشود الان اراده بکنید یک درخت خرما رطبهای آن هم تازه الان در ذهن پیدا شد، چرا؟ چون نفس، روح بدن است، مسلط بر بدن است فوری در بدن ایجادش کرد، همین طور هر چیز دیگر را که الان بخواهید، الان تصور بکن شیر در این پرده بشود شیر واقعی میشود. نشد؟ الان تا من گفتم در ذهن شما شد.
امام علیه السلام به منزله نفس است نسبت به کل عالم یعنی همین که اراده بکند شیر پرده بشود شیر واقعی میشود، همین که اراده بکند درخت خشک خرما بدهد، خرما میدهد که هر دو اینها روایت دارد و نص دارد؛ یعنی کل عالم در نزد معصوم مثل موم است در دست او به هر رقم که بخواهد میتواند در بیاورد، اختیار هم خدا به او داده است، چون کاری که با خدا کرده هیچ موجودی با خدا نکرده.
حالا شما حساب بکنید یک چنین شخصیتی با یک چنین قدرتی با یک چنین سیطرهای چقدر باید تحمل بکند مصائبی که به حضرت زهرا سلام الله علیها جلوی چشم او وارد میشود خیلی سخت است، اصلا نمیشود آدم فکر آن را بکند. یک وقت من قدرت ندارم، یک وقت قدرت آن را دارم و باید ببینم و صبر کنم.
آن وقت صبر کرده برای چه؟ برای این که کلمه لا اله الا الله به من و تو برسد. حالا ببین مردم ما جامعه ما شیعیان علی بن ابی طالب به خاطر درست عمل نکردن ما چطور دارند حرمت لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله را نگه میدارند آن هم به خاطر درست عمل نکردن ما است، درست عمل نکردیم، درست تبلیغ نکردیم، درست با مردم مفاهمه نکردیم و الا احکام دین همه بر طبق فطرت است بیان میخواهد، شما ببینید آیا بعضی از کارها که ما الان در جامعه میکنیم برای ارشاد مردم روشی است که اهل بیت انجام میدادند؟!
[۱]) ذاریات: ۲۱