کلام مختصر نمیشود گفت یک دنیا معنا، هر چه بگویید معنا! «إنما» از ادات حصر است «إنما أخشى عليكم» دو چیز را یکی «طول الامل» آرزوهای طولانی یکی هم اتباع هوی «أما طول الأمل فينسي الآخرة» موجب میشود که انسان آخرت خود را فراموش کند.
البته مقصود آمال دنیوی است نه آمال اخروی. شما هر چه که آمالتان بلند باشد و بلند پرواز باشید خوب است چون آن مربوط به آخرت میشود شما آرزویت این باشد که بشوی شیخ طوسی خیلی خوب است، این طول امل مذموم نیست طول امل دنیوی مذموم است آدم بالاخره یک خانهای دارد در آن دارد زندگی میکند باز آرزو داشته باشد که خانه هفتاد متری او بشود صد و پنجاه متر، صد و پنجاه مترش بشود سیصد متر، سیصد مترش بشود پانصد متر و هکذا یا نسبت به جهات دیگر و سبب میشود که انسان آخرت را از یاد ببرد چرا چون مشغول میشود برای این که آن آرزو را به تحقق برساند و در نتیجه از سایر کارهایی که مربوط به آخرت است باز میماند اما در درس نه، در درس طول الامل خوب است داشته باشید آرزو داشته باشید شیخ انصاری بشوید، آرزو داشته باشید که شیخ طوسی بشوی هیچ عیبی ندارد، آرزو داشته باشیم ببینیم چه میشود تا وقتی که آرزو نداشته باشیم چه میشود، آن وقت آرزو را آدم داشته باشد زحمت آن را هم بکشد.
والد معظم مدظله نقل میکردند از مرحوم آقای خوئی ـ اینهایی که میبینید به جایی رسیدند این طور به جایی رسیدند ـ ایشان مینشسته روی زمین، مینشسته تکیه میداده، کار میکرده، مطالعه میکرده، مینوشته وقتی خسته میشد و خوابش میگرفته سرش را روی این متکا میگذاشته چرتی که میزده باز بلند میشده شروع میکرده به کار کردن، حالا ما وقتی میخواهیم بخوابیم باید ساعت مشخص خواب عمیق، پنج شش ساعت خواب باشد قبل از آن، چه باشد بعد از آن چه باشد وسط خوابش چه باشد، کلی قبل و بعد و وسط و اینها باید لازم داشته باشیم.
از مرحوم صاحب جواهر یک مرتبه برای شما نقل کردم ایشان وقتی جواهر را مینوشتند تابستان بوده در سرداب رفته شروع کرده به نوشتن دیده نه هوا دم دارد ممکن نیست، نجف واقعا هوای عجیبی دارد تابستانها ما آن جا را درک کردیم میدانیم چه خبر است، آمده روی پشت بام شروع کرده به نوشتن دیده باز هم ممکن نیست لُنگ به خودش بسته رفته در حوض حیاط تا کمر، کتاب را گذاشته شروع کرده به نوشتن این میشود که در کتابهای آنها برکت پیدا میشود.
علی ای حال، «طول الامل فینسی الآخرة»…
اینها را آقا برای این میگویم که ما یاد بگیریم که چطور زحمت کشیدند و ما باید چطور زحمت بکشیم به صرف این که یک مقدار آسایش آدم به هم میخورد فوری نگوید دیگر حالا نمیشود مثل سابق کار کرد چون دنیا که همیشه یکنواخت نیست یک روز خوب است یک روز بد است یک روز انسان مال دارد یک روز مال ندارد یک روز بدهی دارد دنیا متحول است «دار بالبلاء محفوفة و بالغدر معروفة لا تدوم احوالها و لا یسلم نزالها» لذا خیلی باید دقت کرد.
«و أما اتباع الهوی فإنه یصد عن الحق» روشن است کسی اگر اتباع هوا بکند دیگر از حق باز میماند چون این دو تا مخالف با هم هستند ضد هم هستند نمیشود که هم اتباع هوی کند و هم به حق برسد و هم حق را رعایت بکند امکان آن نیست.
پس باید در زندگی، اول حساب کتاب با خودش بکند یکی از آن دو را انتخاب بکند: یا اتباع هوی یا رسیدن به حق، امیدواریم که انشاءالله مورد عمل به دستورات اهل بیت علیهم السلام قرار بگیریم.