قال صلی الله علیه و آله
«قيل له صلی الله علیه و آله أي‏ الأصحاب‏ أفضل‏ قال من إذا ذكرت أعانك و إذا نسيت ذكرك و قيل أي الناس شر قال العلماء إذا فسدوا.»
تحف العقول؛ ص35

از حضرت سؤال می‌کنند: «ای الاصحاب افضل؟» چه اصحابی از همه افضل است که آدم بشناسد که با چه کسی مصاحبت داشته باشد با چه کسی رفاقت داشته باشد؟ «قال من إذا ذكرت أعانك» اگر ذکر کردی او را و یادآوریش کردی به تو کمک کند در مشکلات تو را وا نگذارد. «و إذا نسيت ذكرك» و اگر تو نسیان کردی تو را تذکر بدهد یادآوری بکند نه این که بی‌تفاوت باشد نسبت به آن چه که مورد نسیان تو است همچنین آدمی رفیق خوبی نیست، مصاحب خوبی نیست. «ای الاصحاب افضل؟»

این ها اگر خوانده بشود برای جوان ها در دوست یابی خیلی مؤثر است دوستی که می‌خواهند پیدا بکنند حداقل این دو خصوصیت را داشته باشد.

«و قيل أي الناس شر قال العلماء إذا فسدوا.» حالا وجهش چیست؟ واقعا عجیب است! جهاتی در آن هست. یک جهتش این است که غیر عالم که فاسد می‌شود فسادش را توجیه نمی‌کند. نمی‌شود «زین له سوء عمله» اما عالم اول کار فاسد خودش را توجیه می‌کند و می‌گوید کار خوبی است و بعد انجام می‌دهد. این است که سبب می‌شود مردم به اشتباه بیفتند. جاهل این طور نیست. جاهل به طریق فاسد می‌رود و فاسد هم می‌بیند، ولی عالم چون بقیه از او پیروی می‌کنند اول می‌آید کار خودش را توجیه می‌کند، تصحیح می‌کند، می‌شود یک کار صحیح، می‌شود «زین له سوء عمله.»[1] لذا «ای الناس شر، العلماء اذا فسدوا.»

واقعا هم خدا ان‌شاءالله آدم را حفظ بکند. چون خیلی عجیب است مکرهای شیطان. مکرهای عجیبی دارد. گاهی وقت‌ها آدم با خودش فکر می‌کند که من را شیطان گول بزند، پدرش را در می‌آورم، بعد یک مدت که انسان به مقامی رسید به پستی رسید اگر بخواهند از او مقام را بگیرند آن پست را بگیرند آن جا پایش می‌لغزد می‌گوید به خاطر حفظ اسلام این کار لازم است این می‌شود «العلماء اذا فسدوا.» توجیه می‌کند به خاطر مصلحت اهم، تزاحم است دیگر، تزاحم را هم که خوانده، باب تزاحم را جاری می‌کند می‌گوید دروغ گفتن عیب ندارد بالاترش هم عیب ندارد. تهمت زدنش هم عیب ندارد. به خاطر این که مصلحت اهم بر آن مترتب هست. خدا ان‌شاءالله آدم را حفظ بکند.

[1]) محمد ۱۴

پیمایش به بالا